Wednesday, November 25, 2009

خامنه ای ،سر دسته جنایتکاران: تا بسیج وطن فروش هست تهدیدی متوجه نظام نیست

آخوند خامنه‌ای سر دسته باند جنایتکاران در جمع بسیجیان جنایتکار که با پول نفت ایران تغذیه میشوند گفت: تا هنگامی که بسیج است هیچ تهدیدی متوجه نظام اسلامی نخواهد شد و این موضوع یک رکن اساسی است. آخوند مکار خامنه‌ای امروز در دیدار از بسیجیان ،بسیج را رمز پایداری، ماندگاری حکومت منفور اشغالگر اسلامی دانست و از همه عوامل خود فروخته حکومت خواست که از اختلاف‌ پرهیز کنند و برای بقای حکومت کثیف جهل و جنون اسلامی دست بدست هم دهند. وی گفت: امروز اولویت اصلی حکومت جنایتکار مقابله با جنگ نرم است و مهمترین راه‌های مقابله با این تهاجم حفظ و تقویت روحیه بسیجی،همانا سرکوب و قتل و غارت مردم ایران ، برای حفظ حکومت ولایت فقیه است.

Monday, November 16, 2009

پزشك خودکشی شده كهریزك،قبل از مرگش تلاش داشته با برخی نمایندگان مجلس دیدار کند



با گذشت 4 ماه از وقایع كهریزك، هنوز گزارش كمیته ویژه مجلس و كمیته شورای عالی امنیت ملی منتشر نشده، با تایید خبر مرگ مشكوك پزشك كهریزك، پرونده جنایات این بازداشتگاه وارد مرحله پیچیده تری شده است.به گزارش خبرنگار آینده، دكتر رامین پوراندرجانی، فارغ التحصیل رشته پزشكی سرباز وظیفه ای بوده كه معاینه زندانیان كهریزك را بر عهده داشته است.گفته می شود در حالی كه 3 ماه از خدمت وظیفه وی مانده بود، وی برای معاینه به كهریزك فرستاده می شود و گویا برخی افراد نظیر مرحوم محسن روح الامینی نیز توسط وی معاینه شده اند، اما اخیرا خبر كشته شدن وی منتشر شد.علت مرگ این جوان 26 ساله ایست قلبی اعلام شده است.در حالی كه پیكر این پزشك در 21 آبان ماه تشییع شده، برخی رسانه ها مدعی شدند خانواده این پزشك اجازه كالبدشكافی پیدا نكرده اند و روز گذشته نیز مجلس تحریم وی برگزار شده است.در این حال، سایت جهان، نزدیك به رییس كمیته ویژه شورای امنیت ملی از این پزشك به عنوان یكی از متهمان پرونده جنایت كهریزك نام برد و اعلام كرد كه وی خودكشی كرده است. به نوشته این سایت, این فرد كه گفته می شود پزشك مامور در بازداشتگاه كهریزك بوده است چندی قبل پس از بازجویی به عنوان یكی از متهمان پرونده كهریزك بازداشت و سرانجام با قید وثیقه به صورت موقت آزاد شد. خبر خودكشی این فرد در حالی منتشر شد كه گفته می شد با توجه به شواهد و مستندات پرونده حداكثر مجازات این فرد 5 سال بوده است.این فرد در روزهای گذشته تلاش داشته با برخی نمایندگان مجلس دیدار نماید، اما این دیدار محقق نشد. پیگیری های لازم در این زمینه توسط دستگاههای ذیربط آغاز شده است. همچنین گفته می شود با آماده شدن پیش نویس گزارش كمیته ویژه مجلس از حوادث پس از انتخابات، تلاشهایی در كار است تا متن این گزارش با تغییراتی منتشر شود. یك مقام سابق قضایی كه از وی به عنوان اصلی ترین متخلف این پرونده نام برده می شود اخیراً در برخی محافل ادعا نموده است كه قرار نیست اتهامی در این گزارش متوجه وی شود. با این حال یك عضو كمیته ویژه مجلس به خبرنگار جهان گفت: اعضای این كمیته مصمم هستند تا ضمن معرفی مسببین اصلی ایجاد حوادث دردناك پس از انتخابات، عاملین فجایع كهریزك را بدون هیچ گونه اغماضی معرفی نمایند. لازم به ذكر است رهبر انقلاب پیش از این بارها بر محاكمه و مجازات عاملین فجایع كهریزك و كوی دانشگاه تاكید نموده اند.نظرات بینندگان:* كمیته ویژه باید زود بجنبد تا آمار خودكشیها بالا نرفته!این طوری در آخر یك سرباز صفر را به جرم دزدیدن یك رادیو جریمه می كنند و دیگر هیچ! *این كهریزك یك خلبان می خواست كه همه تقصیرها گردنش بیفته و این بنده خدا خودش داوطلب شد. *پس نتیجه دادگاه از همین الان روشنه همه چیز تقصیر مرحوم خلبان ببخشید مرحوم دكتر بوده و اون بوده كه همه رو شكنجه و ... می كرده * مطمئن باشید كه چنن قولی تحقق پیدا نخواهد كرد ، چون با دخالت و حتی تهدبد ارگانهای نظامی و امنیتی آنقدر از سر وته این گزارش خواهند زد كه آخرش یك گزارش آبكی همراه با تقدیر وتشكر از زحمات متخلفین به خصوص فرماندهان نظامی وانتظامی ومسئولین قضایی و.... در صحن مجلس قراعت خواهند شد ، واگر قرار باشد واقعیت گفته شود این یعنی اتحادو اعتماد مجدد مردم به نظام قانون وبزرگان نظام ،و دقیقا این همان چیزست كه افراطیون و .مقصرین اصلی كهریزك نمی خواهند ، چرا؟ برای اینكه بقول یكی از مسئولین قضایی اوایل انقلاب كه میگفت نان ما در دعواست !!!! مطمئن باشید كه نه كسی محاكمه خواهد شد و نه مجازاتی در پیش خواهد بود ، اینقدر این پرونده را كش و قوس می دهند كه در قرن آینده همه چیز به فراموشی سپرده شوذ ، اگر قرار بود در كشور ما قوه قضائیه ماهم مثل آلمان عمل كند ، ما هیچ مشكلی در ایران نداشتیم!!!!! * هم زمان با فجایع كهریزك در المان قتلی رخ داد كه در رسانه های حكومتی بازتاب زیادی پیدا كرد قاتل محاكمه وبه حبس ابد محكوم ودر حال گذراندن محكومیت می باشد ولی در كشور مدعی عدالت هنوز چانه زنی برای ارائه گزارش كهریزك ادامه دارد هر چند كسی به این گزارش های نیم بتد نیز توجه نمی كند * این جمله خیلی مهمه( این فرد در روزهای گذشته تلاش داشته با برخی نمایندگان مجلس دیدار نماید، اما این دیدار محقق نشد) * جوان 26 ساله كه گویا رتبه 2 رقمی كنكور هم بوده به خاطر 5 سال خودكشی میكنه؟ یاد خودكشی دكتر زهرا بنی یعقوب افتادم!!!! * من هم با اون مقام سابق قضایی كاملا موافقم كه هیچ اتهامی متوجه اون شخص نخواهد بود.چون اصولا ما در كشور دموكراتیكی زندگی نمیكنیم كه چنین انتظاراتی داشته باشیم * كار موسوی و دار و دسته اش بوده است * شما هم دلتون خوشه "محاكمه ومجازات عاملین فجایع كهریزك وكوی دانشگاه"(با پوزخند بخوانید) یادتونه وقتی احمدی نژاد در برنامه تهران 20در رابطه با ساعات كار بانكها حرف میزد باپوزخند گفت" در مقابل مدیریت ما "قانون"(باپوزخند) وضع كردند".

Friday, November 13, 2009

پيشنهاد ي به بالاترين

صفحه شخصي كاربران بالاترين از جمله نظر ها و لينك هاي فرستاده شده را براي كساني عضو نيستند غير قابل دسترس و فقط براي كاربران بالاترين در دسترس باشد يا بطور دلخواه خود كاربر تنظيم كند

Wednesday, November 11, 2009

به جز من و تو چه کسی از مرگ و محاکمه نا عادلانه احسان فتاحیان باخبر هست

به جز من و تو که بالاترین میخونیم و اخبار دنبال میکنیم خیلی های دیگه خبر اعدام ناعادلانه احسان را نمیدونند به دوست اشنا و فامیل هم این جنایات جمهوری اسلامی بگید امروز وقتی داشتم برای خواهرم تعریف میکردم کلی نفرینشون کرد روحم تسکین پیدا کرد

Sunday, November 8, 2009

فیلم،دانشگاه خواجه نصیر-17 آبان



روز دوم اعتصاب غذا در دانشگاه خواجه نصیر برای آزادی علی پرویز و سهیل محمدی، این بار در دانشکده علوم.دانشجویان برای آزادی دو تن از دوستانشان، علی پرویز و سهیل محمدی، که پس از برنامه حضور صفار هرندی در دانشکده برق دانشگاه ...خواجه نصیر توسط حراست دانشگاه به پلیس امنیت معرفی شدند و نیمه شب قبل از 13 آبان از خانه ی خود توسط نیروهای اطلاعات و پلیس امنیت ربوده شدند، دست به اعتصاب غذا زدند.در دانشکده برق نیز کلاسها تعطیل شد و دانشجویان شعارهایی در مذمت حراست دانشگاه سر دادند

(لينك تصحيح شد )




Monday, November 2, 2009

سخنی با خامنه ای درآستانه 13 آبان

آقای خامنه ای اطمینان کامل وقطعی داشته باشید که در روز سیزده آبان مردم ایران درابعادی میلیونی به خیابانها خواهند آمد، اما نه برای سردادن شعار مرگ برآمریکا یا مرگ براسرائیل ومرگ بر این وآن. میایند تا فریاد کنند نابود باد استبداد که شما نماد وسمبل تمام عیارآن ورژیم تان بستر وجایگاه رویش وزایش وپرورش آنست، توصیه میشود که پنجره های فولادی کاخ چهارراه آذربایجان را باز کنید تا خوب صداهای خشم آلود مردم بستوه آمده را بشنوید. مباد بشما گزارش بدهند که خبری نبود. یا بگویند، ای، چند نفری آمده بودند که نیروهای وفا داربه بارگاه خلافت آنها را قلع وقمع کردند وکشور درامن وامان است. خیرهرگزچنین نخواهدبود ونخواهد شد، مگر تا زمانیکه جنبش سبز چه با میرحسین وکروبی، وچه بدون آنها، به هدف نهائی خود که همانا استقرار یک حکومت سکولار و مبتنی بر موازین منشور جهانی حقوق بشر وازهمه مهمتر متکی به رای اکثریت مطلق است، مطمئن باشید که امن وامان بودن کشور وسکوت مردم ایران مفهومی غیرقابل باور وگمراه کننده خواهد بود. **********************************آقای سید علی خامنه ای روز چهارشنیه ششم آبانماه 88 درحضور گروهی از مردم که درخبرها با عنوان دیدار نخبگان با مقام معظم رهبری نام برده شده بود، طی سخنانی تکراری وبقول یکی ازمبارزین درون مرزی گفتاری ملال آور به تشریح مسائل مختلف پرداختند که لایه هائی از مشاطه گری وجنبه های گریزازحقیقت درآن بخوبی مشهودبود. عمده سخنان ایشان درپیوند باحقایقی بود که این روزها درزمره مسائل روز میباشد که بخشی ازاین مسائل خواب راحت ازخامنه ای واطرافیانش ربوده است. خامنه ای که خود بهتر ازهرکسی ازعمق فجایع اطلاع دارد وبخوبی میداند که اگردرب برهمین پایه بچرخد که میچرخد، هیچ گریز گاهی ازآنچه که ازحدود چهارماه پیش آغازشده وکماکان درمقاطع مختلف همچون 13 آبان پیش رو نیز باردیگربوقوع خواهد پیوست، ونوک تیز پیکان آن متوجه شخص ایشان، ونهایتا"کلیت نظام تامغز استخوان فاسد است راه دیگری متصورنخواهد بود. لذامیتوان چنین نتیجه گرفت که بن مایه سخنان خامنه ای درنشست مورد بحث بیشترمعطوف به همین مسئله بود که فکر تمامی کارگزاران رژیم اسلامی وشخص او را بخود مشغول داشته است. نکته مهم دراین نشست ورود وانتقادی بود که آن دانشجو ازرهبرمعظم بعمل آورد که بسیاربحث آفرین شده است. با توجه به فیلترینگ وبررسیهائی که درمورد افراد برای چنین دیدارهائی اعمال میگردد و بعنوان یک قاعده امنیتی همواره وجود دارد، منطقا"ورود بی حساب وکتاب فردی چون محمود وحید نیا دراین جلسه چندان اصولی بنظرنمیرسد. اما اینکه اطرافیان رهبر با صلاح دید ایشان یا بدلائل دیگری که قضاوت درمورد آن مشکل مینماید، به یک دانشجوی المپیادی (محمود وحیدنیا ) ومشغول تحصیل در دانشگاه شریف (( آریا مهرسابق )) اجازه میدهند درآن جلسه حضوریابد و برخلاف عرف سی ساله دریک تجمع این چنینی لب به انتقاد ازرهبر ونهاد های تحت امر او بگشاید وبا چنان جسارتی حرف دل میلیونها ایرانی اعم از دانشجو وغیر دانشجو را بر زبان بیاورد را باید با احتیاط تحلیل نمود ، ضمن اینکه میتوان بدون توجه به هرگونه اگر وامائی شجاعت این دانشجو را ستود، چراکه بروزچنین اتفاقی درطی عمرسی ساله رژیم جمهوری اسلامی بطورعام ودردوران زعامت خامنه ای امری محال بوده وهرگونه انتقاد ازرهبری مستوجب آن بوده که امروز گریبان اصلاح طلبان حکومتی وحتی اشخاصی چون میرحسین موسوی و کروبی و خاتمی و...را گرفته وهمگان شاهد ومطلعند که بگیروببندهای بعد انتخابات لزوما"بدان جهت بود که آنها از عملکرد بحق غیرقانونی خامنه ای لب به انتقاد واعتراض گشودند ودیده میشود که چه حبس های سنگینی برای خودی های دیروز ومنتقدین امروز درعدلیه حکومت عدل علی درنظرگرفته میشود! هنوز24ساعت ازانتقادات راستین وغیرقابل انکار آن دانشجو نگذشته بود که خبر رسید محمود وحیدنیا مفقود گردیده وهنوزهم این مسئله درهاله ای از ابهام است، چراکه هیچ یک ازنهادهای دولتی وسرویسهای امنیتی درموردصحت وسقم یا دروغ بودن این خبرهیچ اطلاعیه یا بیانیه ویا اظهارنظری نکرده اند.بعضی جستارگران سیاسی معتقدند که با توجه بوضعیتی که رژیم وشخص خامنه ای درآن گرفتارآمده، شاید با این صحنه سازیها درنظربوده با به صحنه آوردن نمایشی ازآزادی وانتقاد پذیری رهبر بمنظورمشغول کردن اذهان مردم وانحراف افکا رعمومی که اینروزها متوجه 13 آبان است شرایط راخلق نمایند تا شاید ازاین طریق آب سردی باشد برشعله های آتشی که چهارماه است برپیکره نظام افتاده وقراراست که روز13 آبان باردیگرآتش بظاهرزیرخاکسترشعله ورشده وثابت نماید که خیر، جنبش تا رسیدن به هدف نهائی که همانا (( جدائی دین ازحکومت)) واستقرار دمکراسی مبتنی بر مفاد منشورجهانی حقوق بشرمیباشد، کماکان ادامه خواهد داشت وهیچ نمایشی ولو نمایشهائی ازاین دست نمیتواند اذهان مردم ونهایتا"مسیرجنبش راحتی بصورت موقت دچار ایستائی یا انحراف نماید.بعضی دیگر معتقدند، آنچه که درجلسه رخ نمود میتواند ازجنس همان خدعه هائی بوده باشد که خمینی در اوائل انقلاب بکاربرد وازبیان واقعیت هم هیچ ابائی بخود راه نداد. اگراین فرض درست باشد وآنچه که دانشجو وحیدنیا بگونه ای شجاعانه وگستاخانه در قالب نقد بنمایش گذاشت، نتیجه را برای بازیگران وبرنامه ریزان معکوس نمود، و بهمین جهت خامنه ای را به واکنشی تند وادارکرد، بنحویکه وقتی رشته کلام را بدست گرفت، چون همیشه با چماق تکفیر وتحقیروتهدید ضمن اینکه اولین ضربه را برسرآن دانشجو وبصورت ظاهربرملاج سردارضرغامی رئیس سیمای باصطلاح ملی کوبید، شروع به تشریح نیات درونی وحقیقی خودنمود. ولایت مطلقه فقیه باردیگر اثبات نمود که ولایت فقیه ((چه مطلقه وچه غیرمطلقه)) در ذات یک اندیشه عقب افتاده ومتعلق به اعماق تاریخ، ودرجایگاهی مستبدانه ورعیت نگربوده، وهیچگونه اصلاحی چه به لحاظ فکری وچه بلحاظ عملی ونظری برآن متصورنبوده ونیست ونخواهد بود . با اینکه آن تجمع بنابراخبار منتشره نشست رهبری با نخبگان اعلام شده بود، اما با اندک توجهی میشد تشخیص دادکه بجز معدودی افراد که محمود وحیدنیا هم یکی ازآنان بود، اکثریت قابل توجهی ازحاضران از همان عناصر پامنبری همیشگی وهمه جا درصحنه بودند، که چماق داران وچاقوکشان وآدم کشان حکومتی نیزبخشی ازاین جماعت را تشکیل میدادند که عنوان انتخاب شده برای این جلسه هیچ تناسبی با اکثریت حاضردرجلسه نداشت. تصورغالب وآنطورکه درمحافل سیاسی ودانشجوئی گفته وشنیده میشود گویا قرار بوده طبق برنامه نمازجماعت جلسه هم به امامت خامنه ای اقامه شود که سخنرانی دانشجو وحید نیا وانتقادات تند وتیزاو موجب میگردد که رهبرمعظم مکدرشده واز اقامه نماز با حاضران صرفنظربنماید تا هرچه زودتر جلسه راترک نماید که مبادا چهره برافروخته وعصبانیت ناشی از انتقاد مطروحه توجه حاضران راجلب نماید و بیش ازآنچه که موجبات درهم ریختگی روح وجسم ملتهب رهبر معظم رافراهم آورد، رقم بزند. بهمین دلیل وپس ازسخنان انتقادی محمود وحیدنیا خامنه ای ضمن برشمردن وجمع بندی بعضی مسائل فرهنگی ودانشگاهی ومقولات اجتماعی که به حسب عادت وسنت دیرینه، وفرهنگ وگفتمان آخوندی که عمدتا"جنبه تکراری داشت، با تغییرمسیری اعجاب انگیزازحوزه نخبگان وفرهیختگان خارج وراهی صحرای کربلا گردید وسخنان خود را بسوی مطالبی سوق داد که امروز به کابوسی بزرگ وهولناک برای رژیم او بدل گردیده است. خامنه ای دراین بخش ازسخنان خود به موضوعاتی پرداجت که ازمنظراجتماعی وسیاسی موضوع روزبوده که برای جلوگیری از اطاله کلام حتی المکان بصورت فهرست وار ودرقالب جمله های معترضه ذیلا" بدان اشاره میشود.آقای خامنه ای خودبهترازهرکسی براین واقعیت وقوف دارد، ازسال 1368که قانون اساسی مورد بازنگری قرار گرفت ودریک شرایط ملتهب که ازفوت آیت الله خمینی نشات میگرفت، ولایت فقیه به ولایت مطلقه بدل شد، وایشان با حقه بازی ودروغ گوئی ونقل قول دروغین هاشمی ومرحوم سیداحمد خمینی اززبان خمینی که دیگر فوت کرده بود، وهمین آقای کروبی ومیرحسین موسوی که درآنزمان نخست وزیرکشوربود، باهمراهی بسیاری دیگرازملایان، منجمله آخوند علی اکبرمشکینی پدرزن جناب آقای محسن مخملباف که فوت کرده اند وبرحمت خدا رفته اند، برکرسی ولایت مطلقه فقیه تکیه زد، بدبختی های این ملت وکشور که ازهمان 22 بهمن 57آغازشده بود باسرعتی سرسام آور وغیرقابل باورسیر قهقرائی وانحطاطش تشدید شد، وهرآنچه که امروز وطی سه دهه گذشته بطورعام و طی دوران بیست ساله خامنه ای بطورویژه برملک وملت رفته،، ناشی ازعملکرد وتفکرات یکسویه و واپس گرایانه ومستبدانه رهبرمعظم ویاران او درمقاطع مختلف، منجمله هاشمی رفسنجانی – سید محمد خاتمی – همین آقایان میرحسین موسوی و کروبی وخوئینی ها و... بوده که امروز برای دستیابی بقدرت کلاهشان درهم رفته و یکسو بخاطرحفظ قدرت وطرف دیگربرای رسیدن یا حداقل سهم خواهی ازقدرت بااینکه رو در روی هم قرارگرفته ومدام بهم دیگرچنگ ودندان نشان میدهند، اما هیچیک ازطرفین دعوا وحامیان عمامه ای و فکل کراواتی آنها با تمامی چالش هائی که دارند حاضرنیستند که تیغ به پای ساختارنظام برود، تا چه رسد به اینکه موضوع جدائی دین ازسیاست یا رعایت موازین حقوق بشر ویا مقولات ازاین دست ساختار نظام را تهدید نماید. هنوزروشن نیست که خامنه ای ومشاوران واطرافیان او که طی چهارماه گذشته بجززبان تهدید وارعاب بامردم ومخالفینی چون موسوی وکروبی از ابزار دیگری سود نبرده اند، درعین حالیکه میدانند حضورگسترده ومیلیونی مردم درخیابانها لزوما" بخاطر رعایت قانون واحقاق حقوق اساسی شان بوده، هیچگونه انتقاد واعتراض مسالمت جویانه را نپذیرفته اند، وکماکان سعی کرده اند که با زبان زور وبا خشن ترین شکل ممکن رودرروی مردم قراربگیرند، وبه نیروهای سرکوب نیزاجازه داده اند تا دست بهرجنایتی بزنند وخون نداها و سهرابها وامیرها وترانه ها ودیگرجانباختگان راه آزادی را برسنگ فرش خیابانها جاری نمایند، چگونه میتوان پذیرفت که چنین افرادی به ناگهان ودریک چرخش غیرمترقبه که جدا" ناباورانه مینماید، چنین اجازه ومجالی را بیک دانشجو بدهند تا با حضوردرچنین تجمعی چنان انتقادات تند وتیزی ازرهبری که برای خود جایگاه الهی قائل است مطرح نماید؟؟؟ اینها جای سئوال دارد وهنوزپاسخی برای این سئوالات پیدا نشده وبعید است انگیزه این بازی بجزعوام فریبی باشد، مگراینکه بپذیریم رهبری نظام خواب نما شده ودریک چشم بهم زدن دستخوش یک استحاله بنیادین گردیده باشد!!!باورعمومی براینست که بسیاردشواروبدورازعقل سلیم است که تصورشود خامنه ای با آنهمه غروروتکبرمستبدانه یکشبه پذیرفته باشد که دریک تجمع بظاهرعلمی براصل انتقاد ازخود مهر تائید بگذارد واجازه بدهد که یک دانشجوی جوان چنان غیورانه وبی پرده انتقاداتی آنچنانی رادرچنان تجمعی بیان نماید وبعد هم مصون ازتعرض بماند؟! برای نگارنده وشاید بسیاری دیگرازکسانیکه جریانات سیاسی کشوررا دنبال میکنند، حیرت آوروساده انگاریست که بسادگی پذیرفته شود این حرف خامنه ای یعنی پذیرش انتقاد ازسوی مخالفان منطبق با حقیقت باشد ، بدون درنظرگرفتن آنچه که ایشان درخطابه 29 خرداد اعلام کردند، بلافاصله این پرسش اساسی بمیان میاید که چرادرهمین جلسه نخبگان ایشان افرادی چون میرحسین و کروبی، وبنوعی خاتمی وحتی هاشمی رفسنجانی را که دربقدرت رسیدن ایشان نقشی اساسی وکلیدی داشتند راتا سرحدیک مجرم موردخطاب قرارداد وبا کلماتی تند وخشم آلود باردیگر هرنوع مخالفت با اصل تقلب درانتخابات را یک جرم بزرگ برشمردند؟؟؟ بهمین دلیل باید پرسید که قسم حضرت عباس پذیرفتنی است یا دم خروس؟؟؟ حال اگربفرض محال به این نتیجه رسیده باشند که انتقاد بخشی ازاصول زیربنائی دریک حکومت مردمی است وایشان هم ازاین قاعده مستثنی نیستند، درچنین حالتی ضمن اینکه باید آنرا بفال نیک گرفت، ولی ذکراین نکته رانباید ازنظر دورداشت که ایشان اگر نخواهیم بگوئیم بیست سال، ولی میتوان ادعا نمود که ایشان حداقل بین ده تا پانزده سال دیرترازآنچه که باید به این نتیجه میرسیدند، رسیده اند. آنهم نه بطورخردورزانه واصولی که درعرصه سیاست چندان بعید نمی نماید، شاید امری تاکتیکی وشاید هم متاثرازفشا رها ئی باشد که ازفردای بعد ازانتخابات ودرپی اقدام غیرقانونی آشکاری باشد که درتائید زود رس نتیجه انتخابات وانتخاب شدن وتبریک به احمدی نژاد به ایشان وارد آمده که لاجرم رهبرمعظم را ناچارنموده تا برخلاف میل باطنی اش واقعیتی راپذیراشود که اصلا" مورد علاقه وپسند اونبوده است. خامنه ای خود پیش وبیش ازهرکسی براین مهم وقوف دارد که اتفاقات چهارماهه گذشته دقیقا" ناشی ازعملکرد غلط ایشان درتائید زود هنگام احمدی نژاد وپایمال کردن حقوق یک ملت بوده که درمیثاق ملی یعنی قانون اساسی )) گرچه بسیارپراشکال(( بروشنی تعریف وتدوین گردیده، وهمین آقای خامنه ای بارها تکرارکرده اند که این قانون باید فصل الخطاب تمامی مسئولین کشورازصدرتاذیل باشد، متاسفانه شاهد بود یم که شخص اول نظام جمهوری اسلامی که ازاحترام به قانون سخن میراند، خود با آشکارترین شکل ممکن درجلوی چشم هفتاد میلیون ایرانی چنان این قانون رالگد مال میکنند که ملت ایران رابخروش وامیدارد تا آنجا که میلیونها شهروند تهرانی با همه تهدیداتی که همواره وجود داشته ودارد به خشم آمده ودرقالب جنبش سبز بخیابانها میریزند تا به ایشان تفهیم کنند که تحمل اینهمه تحقیر وپایمال شدن حقوق شان را ندارند واجازه نخواهند داد که ایشان درجایگاهی که قراردارند دست بهر عملی که میخواهند بزنند. ایشان باید اطمینان داشته باشند که جنبش سبزکه میرود تا برای اتحادی گسترده وفراگیرموجبات بهم پیوستن ملت ایران دراقصی نقاط جهان را فراهم نماید، بطورقطع تا نیل به اهداف نهائی هرگزازپای نخواهد نشست وبازیهائی ازجنس نشست نخبگان وانتقاد پذیری رهبرمعظم که هیج تضمین عملی برای آن متصور نیست، نخواهد توانست که خللی دراین حرکت عظیم وبنیان کن بوجود بیاورد، مگر پذیرش آنچه که درشعارهای ملت ایران تبلور می یابد. اما با همه این هشدارها وشعارهای خشم آلود لاکن مسالمت آمیزمردم، بازهم دیده وشنیده میشودکه رهبرمعظم ومشاوران واطرافیان اوبی توجه به آنچه که داردمیگذرد، با پشتوانه تفنگ داران شان درصدد هستند تا آزموده های سی ساله را بار دیگر بیازمایند. خامنه ای باید دریافته باشد که علت رخدادها وتظاهرات واعتراضات چهارماهه خیابانی مردم معلول چیست و با چه اهداقی صورت میگیرد ونتیجه نهائی آن ازمنظر مردم بجان آمده چیست. شاید اگربا فراست بیشتری به قضایا بنگرند دریابند که زمان استفاده از توپ وتانک وبسیجی وسپاهی، وزندان وشکنجه وتجاوز واقداماتی ازاین دست بجزعصبی ترکردن مردم راه بجائی نخواهد برد الا اینکه خشم وعصیان مردم را تشدید نماید..آقای خامنه ای بعنوان مرد شماره یک رژیم اسلامی که باید اورا عامل بی چون وچرای تمامی کج رویهای دولت ومسئول مستقیم کلیه فساد ها ازرانت خواریها وچنگ اندازیهای بی حد وحصرسپاه پاسداران برکلیه اموراقتصاد کشورونابودی تولیدات صنعتی کشو، تا بازگذاشتن دست رانت خواران و مزدوران وجیره خواران وابسته به بیت رهبری درزمینه واردات بی رویه تاجائیکه این موضوع موجبات ورشکستگی تمام وکمال خرده تولیدکنندگان وکشاورزان راباعث گردیده، وامروزمملکت بیک کشورواردکننده 85 درصدی بدل گردیده. همه آنچه که بصورت فشرده بدان اشاره شد نتیجه مجموعه خیانت هائی است که بدست کارگزاران ریز ودرشت نظام اسلامی وبا رضایت وسکوت شخص رهبرجریان دارد. کشورمان با اینهمه ثروتهای مادی و معنوی هرروزباسرعتی سرسام آور روبه قهقراست. هر روزباید شاهد نرخ رشد روزانه بیکاران وبموازات آن افزایش روزافزون تعداد معتادان، وغم انگیزتردامنه دارشدن فاجعه ای چون فاحشه گری دختران وزنان کم سن وسال، ومصیبت هائی ازاین دست باشیم. با چنین اوصافی آقای خامنه ای برای ماندن برکرسی خلافت در29خرداد 88 دستورمیدهد تا اوباشان حکومتی درهرلباسی دست به هرگونه قتل وتجاوز وشکنجه که مصداق تمام عیار نقض حقوق بشر، چه درسطح جامعه وچه درداخل زندانها بزنند وآن کنند که کردند که جدای ازملت ایران، جهانیان با چشمی باز شاهد وناظر تمامی این جنایات بودند. آقای خامنه ای واحمدی نژاد دروهله اول، ودولتهای پیشین درمرحله بعد که دراین بلبشوی مخرب نقشهائی طبقه بندی شده داشته ودارند ومملکت را تا لبه پرتگاه سقوط به پیش برده اند همه مسئول ومتهم هستند، اما آنچه که جای هیچ اگر وامائی ندارد اینکه: انگشت اتهام همه ناهنجاریها و کج رویهابصورت تمام وکمال متوجه خامنه ای است. بهمین دلیل او درسخنانی که درجلسه معروف به دیداربا نخبگان ایراد کرد، تلاش کرد تابهرطریق ممکن و راه وروش همیشگی اش که باید گفت خصیصه هرفرد مستبد ویکجانبه نگراست، ضمن طبقه بندی موضوعات روز کشور به اصلی وفرعی، با کمرنگ نمودن بعضی موضوعات وپررنگ کردن بعضی دیگرتوپ را بزمین دیگران بیاندازد وبزعم خود، خودش را فردی قانون مدار ودارای ظرفیت نقد پذیری جلوه دهد، غافل ازاینکه هنوزبوی خون جوانان ما درخیابانها قابل استشمام است. درحقیقت فریاد محمود وحیدنیا، چه بصورت برنامه ریزی شده، وچه بصورت طبیعی غریو فریاد وعصیان میلیونها ایرانی بود که مانند گلوله توپ درچنان تجمعی بسوی رهبرمعظم ورژیم فاسدش شلیک شد وصدای انفجارش بفاصله فقط چند ثانیه عالم گیرشد. محمود وحیدنیا با بیان مطالب انتقادی خود وبا عنوان نمودن چند نمونه ازفسادها وناهنجاریهای ولی فقیه ونهادهای تحت امراو، ازجمله فساد و دروغگوئی ویکجانبه گرائی در تلویزیون جمهوری ولایت مطلقه فقیه خامنه ای را چنان به چالش کشید که برافروختگی درچهره اوبه عیان قابل مشاهده بود، وبا ذکرنمونه های دیگر توپ همه کجروی هارا به زمین خامنه ای انداجت که هیچ راه بازگشتی هم وجود نداشت. همانگونه که اشاره شد خامنه ای با تفکیک وطبقه بندی کردن مسائل کشورمنجمله درمورد مسائل انتخابات وحوادث پس از آن بگونه ای صحبت کرد که هم جنبه توپ و تشروتهدید داشته باشد وهم بزعم خودش بنوعی جنبه دلجوئی ازمیرحسین موسوی وکروبی درآن مستترباشد. خامنه ای تلاش نمود تااگربتواند میرحسین وکروبی وتا حدوی محمد خاتمی وشاید هم هاشمی راازمواضعی که درپیش گرفته اند منصرف نماید ونوعی زمینه سازی نزدیکی را فراهم نماید که بنظرنمیرسد موفقیتی نصیب اوواطرافیانش بشود. هدف دیگراودربیان مطالب بدون اینکه به موضوعات مهمتر یعنی مطالبات مردم بپردازد و کاملا"قابل فهم مینمود بود بیان مطالب تفرقه افکنانه توام با تهدید بود که هدف آن بطور دقیق فاصله انداختن بین میرحسین وکروبی ازیکطرف، وفاصله انداختن بین این دونفر با مردم ازسوی دیگر بود تا به تصورغلط اگرمیسر شود درآینده زمینه خاموش کردن شعله اعتراضات میلیونی مردم را که هربار سوزان ترومشعشع ترنمایان میشود را بخاموشی بکشانند. امری که خامنه ای ودیگرانی که چنین می اندیشند باید آرزوی آنرا، البته بعدازمحاکمه درمحضرملت ایران ودادگاههای ملی وحقیقت یاب با خود بگورببرد. رهبرمعظم درفرازی ازسخنان خود که تلویحا"وبطورقطع ازروی اجباردرپاسخ به انتقاد محمود وحیدنیا ایراد کرد، گفت: اگر صدا وسیما بتواند خدمات واقعی ازحکومت بیان کند موجبات شادی وشعف درمیان مردم فراهم میشود. اما توضیح نداد که این خدمات چیست، ضمن اینکه خودمیداند صداوسیمای دروغگو و وارونگر ومروج فساد که دست بسته وکت بسته تحت امررهبرمیباشد وحق نداردبدون اجازه اوآب بخورد ودرتمامی فجایع کشور نقش تبلیغاتی وتوجیح فسادها رابعهده داشته و بجزحمایت ازاحمدی نژاد وسرداران سپاه، وپخش اخبار دروغین وعاری ازحقیقت وتولید وپخش سریال های مفسده سازو بدآموزیهای اجتماعی، واقدامات فرهنگی ضدفرهنگ ایرانی ودرنهایت توجیح عملکردهای استبداد سیاه آخوندی پرونده ای بهترازدیگرنهادهای تحت امرولایت مطلقه نداشته وندارد، چه متاعی جهت ارائه دارد که بتواند موجبات شعف مردم را فراهم آورد؟؟؟ رهبرمعظم که لب به اعتراض ازسیمای اسلامی میگشاید، دچارغفلت شده وفراموش میکند که همین صدا وسیمای کذائی بود که دراعلام نتایج انتخابات وآن قانون شکنی بزرگ که ازسوی شخص شخیص ایشان انجام شد، ازجمله دستگاههائی بود که با صدائی رسا وتبلیغاتی گسترده وفریبکارانه دراعلام آن تقلب بزرگ نقشی کلیدی داشت. حال باید ازآقای خامنه ای پرسید، رسانه ای باین مختصات وپیشینه وعملکرد تاریک براستی چه تحفه ای دارد ارائه تا موجب شادی وشعف مردم بشود؟؟ صدا وسیمائی که میرود وباپول این ملت ترانه موسوی قلابی میسازد تا ننگ آنچه برسر ترانه موسوی آمد را وارونه جلوه دهد چه جائی دارد که مورد اعتماد مردم وبیلان آن مورد شعف مردم باشد؟؟آقای رهبرتقلب درانتخابات وتجاوزآشکاربحقوق مردم رامشروع وقانونی یرمی شمرد وحمایت ازآنراجرم نمی دانند، اما وقتی یک ملت بحرکت درمیاید ودرتظاهرات وتجمعات اعتراضی خواستار حقوق قانونی خود، وخواستارابطال انتخابات ونتایج قلابی آن ومحکوم نمودن تقلب بزرگ میشوند، آنراجرمی بزرگ، ولابد نابخشودنی میخواند که مستوجب هراقدام وحشیانه ای است که همگان دیدند که چنین بود وعناصرسرکوبگررژیم اسلامی هرکاری وعملی که میسربود انجام دادند ودست بهر جنایتی زدند که هنوزهم ادامه دارد. نه ملت ایران وملتهای جهان شاهد وناظرآن وحشیگریها بودند. ازدیدگاه بسته ومنجمد وعقب مانده آقای خامنه ای کشتاروتجاوزوخونریزی درخیابانها وزندانهای رژیم فاسد اسلامی، وازاله بکارت توسط سرداران رشید اسلام و... که سردار زارعی یک نمونه آنست، و دارد راست راست درخیابانها راه میرود و حتما"حق وحقوق سرداری را نیزدریافت میکند، ومواردی ازاین دست که ازشمارخارج است، بنا بگفته صریح آقای خامنه ای، نه اینکه جرم محسوب نمیشود، بلکه موضوعاتی فرعی هستند، اما اینکه درانتخابات تقلب نبوده ومردم باید کورکورانه آنرا بپذیرند، واگرهم اعتراض وانتقادی بمیان بیاید باقدرت تمام آنرا درهم کوبیده خواهد شد که چنین نیزکردند، به تعبیررهبرمعظم جرم است، آنهم جرمی بزرگ ونابخشودنی که تحمل پذیرش آن برای رژیم وشخص ولی فقیه غیرممکن ومحال خواهد بود. وبهمین دلیل است که میبینیم درهمان فردای اعلام نتایج انتخابات نهادهای سرکوبگر حکومتی مجازشدند تا بگیرند وببندند وبکشند، وهنوزهم شاهد تداوم تهدیدات، سرکوبها، ودرهم شکستن ها بصورمختلف هستیم که دکتراحمد زید آبادی، عبدالله مومنی، محمد ملکی ودیگرانی که لب به اعتراض گشوده اند همچنان ادامه دارد، که اعمال غیرانسانی شان، نه تنها وجدان بشریت، که دل هرانسانی که قلبی عاشق وانسان دوست درسینه داشته باشدرا بدرد میاورد. مهمتراینکه اعمال ضد ایرانی و ضد انسانی حکومت اسلامی تا آنجا کریه وچندش آورشده است که چهره ومبانی دین درنزد مردم، خاصه درنزد کثیری از جوانان را با چنان تشکیک ونفرتی مواجه گردیده است که بسیار بعید مینماید که آن حرمت وکرامت وجایگاهی که دین، وحتی همین حضرات بدان صورتی که تاقبل ازباصطلاح انقلاب اسلامی وجود داشت، بعد ازانقراض ومحو این نظام ظالم وخونریز دوباره متصورباشد!!! البته که باید دراین مورد سپاسگزارحضرات ملایان باشیم که توانستند ملت ایران را به این نقطه: که من آنرا یک نقطه عطف تاریخی میخوانم رهنمون گردند. به تعبیریکی ازدوستان گرانقدر، انتخابات موضوعی مدنی ودنیوی است که هراتفاقی میتواند درآن رخ نماید ومشمول هیچگونه احکام الهی وشرعی نیست. اما خوبست آقای خامنه ای آنطورکه کا سه لیسان واطرافیان ایشان به اولقب داده اند، بعنوان رهبرمسلمانان جهان که البته این لقب هم موضوعی کمیک وخنده آورمینماید، براین مهم بعنوان یک حکم الهی وقوف داشته باشند که کشتاربی گناهان مصداق مسلم قتل نفس بوده وازنظرشرعی حرام وطبق قانون مستوجب حد وقصاص میباشد. ایشان باید توضیح بدهند که با سعید عسگر که با گلوله اش آن رنج مادام العمر را برسرحجاریان آورد کجا محاکمه شد وکی مجازات گردید؟؟؟ ایشان باید بگویند باآنهائیکه خون ندا آقاسلطان، سهراب اعرابی، ترانه موسوی، امیرجوادی فر، اشکان سهرابی، کیانوش آسا، میترا لطفی، مصطفی غنیان، شیلر خضری، محسن روح الامینی، داود صدری، حسین اخترزند، سعید عباسی، محمد حسین اکبری، امیرحسین طوفانی فر، علیرضا افتخاری (روزنامه نگار ابرار)، شهرام داودی ودهها تن دیگرکه بنا حق توسط عمال و گزمه های خون آشام رژیم وبا دستور مستقیم شخص ایشان برسنگ فرش خیابانها ویا درسلولهای زندانهای کهریزک.و.رجائی شهر و اوین وزندانهای دیگرکه نام نشان بسیاریشان هنوزمعلوم نیست جاری گردید، چه برخوردی بعمل آمد وکدام یک ازقاتلان بجرم قتل نفس محاکمه شدند؟؟؟ از رهبر معظم میپرسم که حضرت تان میدانید که همین حالادرزندان اوین بر بازداشت شدگان چه میرود؟؟ آیا میدانید که درزندان رجائی شهر بر جوانانی چون بهروز جاوید تهرانی که جرمش فقط انتقاد ازعملکرد حکومت شما بوده چه میگذرد؟؟ ودرزندانهای دیگر؟؟؟ وشاید بهمین دلیل است که یک تناقض گوئی آشکار ویک دروغ بزرگ درگفته های رهبرمعظم مبنی براینکه آماده است تا انتقاد ها را بپذیرد بمغزهرشنونده ای متبادر میشود، لذا با طیب خاطرمیتوان ادعا نمود که بعید است جای شکی دراین تناقض گوئی وجود داشته باشد.امیدوارم رهبرمعظم آنقدرزنده بمانند تا روزیکه دردادگاههای ملی ومردمی پاسخگوی اینهمه جرم وجنایت وخیانت وفساد باشند. خامنه ای درهمان نشست نخبگان وبعدازانتقادات محمود وحید نیا چنین اعلام نمود که ازدگراندیشان میخواهد که ازاو انتقاد کنند واظهار نمود که انتقادات را با جان ودل خواهد شنید. اما گویا فراموش کرده اند که ساعاتی بعدازاعلام چنین اظهارات بی محتوا ودروغینی، خبرازمفقودشدن محمود وحیدنیا میرسد که هنوزهم ازسرنوشت آن جوان هیچ خبری دردست نیست. آقای خامنه ای نمیدانم تاچه حدبرآنچه که برزبان راندید اعتقاد دارید. ولی این را میگویم که اگرواقعا"تکان خورده وبخود آمده اید، وبه آنچه گفته اید اعتقاد دارید. برای اثبات آن گفتارهائی که تا این لحظه بیشترجنبه تبلیغی داشته، دستوراکید صادرکنید تا همین امروز یا فردا یا ظرف یکی دوروزآینده دستگاههای امنیتی و قضائی تحت امرتان زندانیان سیاسی را رها نمایند، ومهمترازآن اینکه دستور دهید همین حالا آن دانشجوی منتقد (( محمود وحید نیا)) که ممکن است قربانی خدعه ها ویا سیاست ورزی ها قرارگرفته باشد را ازبازداشت رها نمایند تا شاید گامی باشد براین مسئله که درگفته های خود صادق هستید. درغیراینصورت باید بدانید که روز 13آبان که تا چند روزدیگرازراه میرسد ودرمیان انبوه شعارهائی که فضای قبرستانی تهران وکلان شهرها را خواهد شکافت، این شعار اززبان میلیونها ایرانی طنین انداز، وچون پتک برسرومغز کارگزاران رژیم فرود خواهد آمد این خواهد بود که: (( زندانی سیاسی آزاد باید گردد )). بدیهست که غریوآن شعارها شما ونهادهای سرکوبگر رژیم تان را وادار خواهد نمود تا لاجرم وبحکم اجباراین کارراانجام دهید، اما تصورغالب اینست که آزادی زندانیان سیاسی درآن شرایط برای شما هم بسیار دیر هنگام خواهد بود، وهم برگ دیگری بر پرونده قطور اتهامی شما افزوده خواهد شد. ضمن اینکه باید واقف باشید که دانشجویان غیور وآزادی طلب وعدالت جوی دانشگاهها، خاصه دانشگاه شریف بشما ودستگاههای سرکوبگرشما اجازه نخواهند داد تا محمود وحید نیا را بخاطر انتقاد ازیک مستبد درزندان به غل و زنجیربکشند. آقای خامنه ای اطمینان کامل وقطعی داشته باشید که در روز سیزده آبان مردم ایران درابعادی میلیونی به خیابانها خواهند آمد، اما نه برای سردادن شعار مرگ برآمریکا یا مرگ براسرائیل ومرگ بر این وآن. میایند تا فریاد کنند نابود باد استبداد که شما نماد وسمبل تمام عیارآن ورژیم تان بستر وجایگاه رویش وزایش وپرورش آنست، توصیه میشود که پنجره های فولادی کاخ چهارراه آذربایجان را باز کنید تا خوب صداهای خشم آلود مردم بستوه آمده را بشنوید. مباد بشما گزارش بدهند که خبری نبود. یا بگویند، ای، چند نفری آمده بودند که نیروهای وفا داربه بارگاه خلافت آنها را قلع وقمع کردند وکشور درامن وامان است. خیرهرگزچنین نخواهدبود ونخواهد شد، مگر تا زمانیکه جنبش سبز چه با میرحسین وکروبی، وچه بدون آنها، به هدف نهائی خود که همانا استقرار یک حکومت سکولار و مبتنی بر موازین منشور جهانی حقوق بشر وازهمه مهمتر متکی به رای اکثریت مطلق است، مطمئن باشید که امن وامان بودن کشور وسکوت مردم ایران مفهومی غیرقابل باور وگمراه کننده خواهد بود. پس منتظرباشید تا فریاد میلیونها ایرانی را درتهران ودیگر کلان شهرها بشنوید وببینید. شاید آنوقت بخود آئید که امیدوارم دیر نباشد.