Thursday, December 31, 2009

بسيجي هاي چماقدار و مزدوران سركوب در حال رژه با پرچم تو خيابان

همين الان حدود 200 تا بسيجي چماق بدست با موتور تو خ وليعصر و انقلاب در حال تردد هستند يك نيسان بسيجي مثل گوسفند عقب بودند و
شعار حزب الله ماشا لله سر ميدهند شهر ملتهب هست
نيروهاي سركوب مستقر شدند

Wednesday, December 30, 2009

نخیر به ترکستان نیست ....راهش همینه

سلطنت طلب كيه؟ مجاهد چيه؟...چرا چرت ميگي؟ نادون؟!! من تو تهرانم...كار آزاد دارم......چرا هر كي ميخاد از خودش دفاع كنه ميگين سلطنت طلبه؟......من به گور بابام خنديده باشم اگه طرفدار اون جاك.. باشم.....تا كي ميخاين بحث كنين؟.تا كي ميخاين شر وور بگين ..صورت خواهر منو ديدي؟....من كه تا حالا 20 تا باتوم خوردم اونجا بودي؟!!....دوست منو كه گرفتن رفتي ببينيش؟فكر ميكني من فراموش ميكنم؟.... فكر ميكني از يادم ميره ؟....تا اون زن ج...ه رادان رو از وسط پاره نكنم راحت نميشينم......تا كي ؟ تا كي؟تا كي ميخاين سرتون تو كتاب باشه با ادعاي دونستن و فهميدن مردم رو خر كنين؟...كدوم مسالمت آميز؟....مسالمت آميز با كي؟... با آخوند؟...با اسلام كه ميگه يا بكش يا مسلمونشون كن؟...با اين بي شرفها كه تاريخ تا حالا مثل اينها نديده؟...ترسيدنت رو دليل بر دونستن و فهميدن وعلم به آينده نيست ...اتفاقا بزار به اونجا برسه..بزار تانك بياد تو خيابون ..تا ببينم كي ضرر ميكنه...من تا پاي جونم هستم....اگه شما ريقوهاي كتاب به دست فكر نكنين كه همه چي رو تو كتابها نوشتن.....يك روز بايد تو صف نونوايي بحث كني و آگاهشون كني....يك روز توي اداره بايد جلوي مديرت وايستي...يك روز هم بايد راي بدي...روز ديگه بايد از رايت دفاع كنيهر انقلابي مراحلي داره.....قرار نيست تاآخر بريم بگيم راي مارو دزدين با راي ما پز ميدن....حساب از راي گذشته..حساب حق طلبيه...حساب آدم كشيه...حساب جنايته.. حساب ظلمه...حساب خونيه كه جلوي چشماي منو گرفته؟....من اگه انتقام بگيرم ، سلطنت طلبم؟...مجاهدم؟مجاهد خر كيه؟......تا كي ميخايد بشينيد بگيد لنگش كن....هر چي تا الان اتفاق افتاده از حضور ما بوده تو خيابون...حضور فيزيكي.....مبارزه رو در رو...مگه اونها ميان با ما بحث كنن كه من باهاشون مسالمت آميز برخورد كنم؟.. مگه وقتي مخالف رو ميگيرن نازش ميكنن؟ميگن بيا با گفتگو حلش كنيم؟.. مگه زبون آدميزاد حالشونه؟. مگه منطق ميفهمن؟... مگه شعور دارن؟.مگه مخالف كافر نيست؟. مگه نبايد كشتش؟..با اينها بايد با زبون خودشون حرف زد....با زور.....با اسلحه ...با ترس...با تحديدنه با كتاب..نه مسالمت آميز....اين يك شعاري بيشتر نيست ..مسالمت آميز مال جاييه كه وقتي 100 نفر دور هم جمع ميشن قانون تغيير ميكنه بدون اينكه خون از دماغ كسي بياد..مسالمت آميز مال جايي كه آزادي توشه....كه مطبوعات آزاد داره..كه حكومت پاسگووه.نه اينجا..نه اينجا كه وقتي مردم ميگن هيييس..شعار ندين...150 نفر رو ميكشن.....اينجا بايد به زبون خودشون باهاشون حرف بزني... مردم آگاه شدن..بسه....همه ميدونن...همه ديدن.....همه فهميدن....موقع عمله....وقتشه اين بيشرفهارو بفرستيم همون بيابوني كه بودن همون طور كه قبلي هارو بيرون كرديم...من دنبال خشونت نيستم......اما پاسخ كلوخ انداز سنگه..من نميشينم تا آخوند هر گوهي دلش خواست بخوره.......تا جايي كه از دستم بر بياد هر چي كه بلدم و ميتونم در اختيار ديگرانميذارم تا بتونن از خودشون دفاع كنن......حق دادني نيست ....گرفتنيه....

Tuesday, December 29, 2009

فیلم زیر کردن مردم با نیسان توسط مزدوران حکومت حمهوری اسلامی( فرمت موبایل )

این فیلم روی موبایل ها تون بریزید برای هر کس که میتونید بلوتوس کنید از bbc و voa مي خواهيم كه اين فيلم پخش كنند رادان مزدور پس ميگفتي كشته شدگان بعضي هاشون تصادف كردند اين ....
http://www.4shared.com/file/184106635/55c9dc72/YouTube_-_Iran_27_Dec_09_Polic.html

Friday, December 25, 2009

Thursday, December 24, 2009

بالاترين از حركت ايستاد

من رفتم توپخانه خدا نگهدار هم اينك منتظر ياري سبزتان هستيم

ساعت 3 ميدان امام خميني بزرگداشت مرجع سبز ايت الله منتظري

لازم به ذکر است که این میدان دارای مترو نیز می‌باشد و نکته جالب اینجاست که نمی‌توانند این ایستگاه را تعطیل کنند زیرا تعطیلی ایستگاه به منزله تعطیلی کل متروست.

Tuesday, December 22, 2009

جديد ترين عكس ها از مراسم تشييع پدر سبز ايت الله منتظري

ببخشيد دير شد عكسها دير بدستم رسيد عكسي كه همه دستها را بالا بردند بنظرم عكس فوق العاده اي هست عكس اقاي قوچاني هم گذاشتم
براي بزرگ نمايي و كامل نشاندن عكس لطفا كليك كنيد































Saturday, December 19, 2009

ايت الله منتظري درگذشت

آیت الله منتظری ساعتی پیش در قم درگذشت وقتي داشتم لينك ميكردم اشك از چشمانم سرازير بود درود بر تو مرد بزرگ

سبزترين روز سال مراسم تشيع ايت الله منتظري

اون جمعيت تاريخي بهشت زهرا رو يادتون مياد كه خميني صحبت كرد از اونم بيشتر

Saturday, December 12, 2009

ترس كودتاچيان از اعتراضات مردم و تشكيل ستاد بحران محرم

سران کودتا در هر استان وشهر ستاد بحران محرم تشکیل دادند.در آستانه محرم دولت کودتا اقدام به تشکیل ستاد بحران محرم در هر استان وشهر کرده است.براساس گزارش های دریافتی از وزارت کشور وبه نقل از منابع موثق ,دولت کودتا برای مقابله بااعتراض های مردمی در روزها وشب های محرم ستاد ویژه ی محرم تشکیل داده است.این ستاد از امام جمعه ,فرماندار,شهردار,فرمانده سپاه ومسئول نیروی امنیتی درهر منطقه وروسای پایگاه های بسیج هر شهر تشکیل شده است.این ستاد در استان ها با حضور نماینده ی خامنه ای در هراستان,استاندار,فرماندهان ارشد سپاه ونيروهاي امنیتی وروسای بسیج استانی ورئیس صدا وسیمای استانی تشکیل یافته است.ستاد بحران ویژه ی محرم وظیفه دارد با برگزاري نشست های پی در پی شرايط امنیتی هر استان وشهر را برای مقابله با اعتراض های مردم در شب ها وروزهای محرم بررسی وچاره جویی کنند. آژانس ایران خبر

عكس هايي اشگفت انگيز و هنري





























Monday, December 7, 2009

مردم شعار میدهند در چهارراه ولیعصرو درگیری پراکنده

الان از چهارراه ولیعصر میام شدیدا شلوغ هست مردم شعار میدهند مغازه ها رو تعطیل کردند بازار رضا رو بستند به مردم بپیوندید من رفتم به امید پست بعدی بای

Sunday, December 6, 2009

محله ما الله اكبر باران شد

واقعا روحيه گرفتم همه از پنجره ها الله اکبر میگند دوستانی هم که هنوز محلشون شروع نشده از پنجره الله اکبر بگند مردم همراهی میکنند همرا شــــــو

ترس كودتاچيان از تجمع مردم در 16 اذر و تدارك امنيتي سازمان يافته

ديروز مغازه دوستم بودم تو انقلاب كودتاچيان اومدند به مغازه ها گفتند كه 16 اذر بايد ببنديد اگر باز باشيد فيلم ميگيريم پلمپ ميكنيم فردا از انقلاب تا فردوسي همه مغازه ها بسته هست

Thursday, December 3, 2009

شعارنویسی دانشجویان دانشگاه علم و فرهنگ

بروي عكس ها كليك كنيد





























روز سه شنبه ۱۰ آذر تشکل راه سبز دانشگاه علم و فرهنگ بیانیه ای در رابطه با ۱۶ آذر روز دانشجو منتشر کرد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر دانشجویان دانشگاه علم و فرهنگ نیز اقدام به شعارنویسی و درج بیانیه در سطح دانشگاه و خیابان های اطراف آن نمودند.
دانشجویان این دانشگاه در اطلاعیه های خود از تمامی دانشجویان دعوت کردند تا در مراسم روز دانشجو شرکت کنن
د.







Wednesday, December 2, 2009

پیام دختر ایتالیایی به دانشجویان ایران در آستانه ۱۶ آذر روز دانشجو- ما با شما هستیم

خبر ارسال شده از فيس بوك ترجمه آرش عزیزی :سلام. اسم من کریستینا است و از ایتالیا مینویسم. به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده ام و متخصص رشته ی باستانشناسی هستم.ماههاست که نزدیکترین دوستانم به این فکرند که چرا به ایران و به آرمان آزادی و دموکراسی در این کشور عقیده دارم. از من می پرسیدند: "این کارها را برای چه میکنی؟" به نظرم بهترین پاسخ به سوال آنها کلمات دختر دانشجوی ایرانی است که شبی از شب ها، پنج ماه پیش خواندم... جمعه 19 ژوئن بود، شب قبل از کشتن ندا، شب قبل از خشونت در خیابانها، قبل از گاز اشکآور، قبل از ضرب و شتم و تیراندازی، قبل از دستگیری و تجاوز، قبل از اینکه جهنم را در خیابانهای تهران به پا کنند، قبل از اینکه جهان چشمهای بزرگ ندا را در لحظه ی پیش از مرگش دید...داشتم اخبار رویدادهای پس از انتخابات در ایران را میخواندم و در وبلاگ فردی آمریکایی به نام آ. سولیوان به این پیغام توئیتر برخوردم: کلمات دختری، دختری مثل خود من، دانشجویی مثل خود من که رویاها و خواسته هایی مثل من داشت، که تنها میخواست زندگی کند و نه اینکه فقط بقا یابد، که میخواست مثل کشور من آزاد باشد اما نمیتوانست.آن شب در کلماتش شجاعتی دیدم که هرگز نشناخته و ندیده بودم. شجاعتی که عادت داریم به "اسم های بزرگ" متصل کنیم، به قهرمانان، به چهره های گذشته از افسانه ها و نمادهای فرهنگمان. این بار این دختر ساده، دانشجویی مثل من، میتوانست چنین شجاعت و قدرت بیحد و حصری نشان دهد!من حرف های او را تقدیم تمام کسانی میکنم که هنوز ایستاده اند و برای آزادی میجنگند و همه چیز را در خطر گذاشته اند. به تمام پسران و دختران ایرانی تقدیم میکنم که رفته اند و به همان دختر بی نامی که هرگز اسمش را نخواهم دانست اما شبی از شب ها، پنج ماه پیش، زندگی ام را عوض کرد."من فردا به تظاهرات میروم. شاید خشونت به پا کنند. شاید از کسانی باشم که کشته میشوم. دارم موسیقی مورد علاقه ام را گوش میکنم. حتی میخوام با چند تا آهنگ برقصم. همیشه میخواستم ابروهای خیلی باریک داشته باشم. آره شاید فردا قبل از رفتن برم سالن آرایش! چند تا صحنه عالی فیلم هم هست که باید ببینم. باید سری هم به کتابخونه بزنم. ارزششو داره شعرهای فروغ و شاملو رو دوباره بخونم. باید تمام عکس های خانوادگیمو دوباره نگاه کنم. باید به دوستام زنگ بزنم و خداحافظی کنم. تنها چیزی که تو این دنیا دارم دو تا قفسه کتابه که به خانوادم گفتم به اونا میرسه. دو واحد مونده لیسانسمو بگیرم اما خیالم اصلا به اون نیست. ذهنم پر از آشوبه. این جملات اتفاقی رو برای نسل بعد نوشتم تا بدونند این جوری نبود که فقط احساسی و زیر فشار باشیم. تا بدونند هر کاری رو که میتونستیم کردیم که آینده بهتری برای اونا بسازیم. تا بدونند که پیشینیان ما به اعراب و مغول ها تسلیم شدند اما به استبداد، نه.این یادداشت برای کودکان فردا است" – وبلاگری ایرانی، با شجاعتی بیش از آنچه هیچ کدام از ما هرگز خواهیم دانست. 19 ژوئن 2009از آن شب به بعد، ایران، جوانانشان و مبارزه شما برای آزادی به قلب من آمده و اکنون بخشی از زندگی من است...اینجا در کشور من میتوانم آزادی داشته باشم بدون مبارزه و خون چرا که مردان و زنانی قبل از من برای آن جنگیدهاند و برایش جان سپردهاند. من با خواندن این پیغام میتوانم حرفتان بفهمم. برای همین است که شما را تنها نمیگذاریم تا زمانی که ایران آزاد شود، تا زمانی که این رژیم خونبار سرنگون شود.ما در کنارتان هستیم، ما با شما هستیم!با تمام عشق و حمایت،کریستینا آنونزیاتا (ایتالیا

Tuesday, December 1, 2009

معترضان ایرانی با بالاترين راي در صدر جدول چهره سال مجله تایم


لطفا به اين سايت برويد و به ايران راي مثبت بدهيد يادتان نره اول رنکینگ و بزارین رو 100، بعد رای بدین


شعارنویسی دانشجویان پلی تکنیک در آستانه ۱۶ آذر

در آستانه 16 آذر روز دانشجو، دانشجویان پلی تکنیک اقدام به شعار نویسی در قسمت های مختلف دانشگاه کردند.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر دانشجویان با رنگ سبز شعارهایی با مضمون حمایت از جنبش سبز و دعوت به شرکت در تظاهرات 16 آذر بر روی در دیوار کلاس های دانشکده های مختلف نوشتند.
گفتنی است این اقدام اعتراضی دانشجویان باعث دستپاچگی و هراس مسئولین انتظامات و حراست دانشگاه شد به طوری که به فاصله کوتاهی از نوشتن شعارها، تمام نیروهای خدماتی دانشگاه را مامور پاک کردن شعارها از در و دیوار دانشکده ها نمودند.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر از ابتدای سال تحصیلی جاری دانشجویان دانشگاه های متعددی از جمله دانشگاه خواجه نصیر، دانشگاه تهران، دانشگاه رازی کرمانشاه، واحدهای مختلف دانشگاه آزاد، دانشگاه علم و صنعت و ... این شکل خاص از کنش اعتراضی را به کار برده اند.
















































Wednesday, November 25, 2009

خامنه ای ،سر دسته جنایتکاران: تا بسیج وطن فروش هست تهدیدی متوجه نظام نیست

آخوند خامنه‌ای سر دسته باند جنایتکاران در جمع بسیجیان جنایتکار که با پول نفت ایران تغذیه میشوند گفت: تا هنگامی که بسیج است هیچ تهدیدی متوجه نظام اسلامی نخواهد شد و این موضوع یک رکن اساسی است. آخوند مکار خامنه‌ای امروز در دیدار از بسیجیان ،بسیج را رمز پایداری، ماندگاری حکومت منفور اشغالگر اسلامی دانست و از همه عوامل خود فروخته حکومت خواست که از اختلاف‌ پرهیز کنند و برای بقای حکومت کثیف جهل و جنون اسلامی دست بدست هم دهند. وی گفت: امروز اولویت اصلی حکومت جنایتکار مقابله با جنگ نرم است و مهمترین راه‌های مقابله با این تهاجم حفظ و تقویت روحیه بسیجی،همانا سرکوب و قتل و غارت مردم ایران ، برای حفظ حکومت ولایت فقیه است.

Monday, November 16, 2009

پزشك خودکشی شده كهریزك،قبل از مرگش تلاش داشته با برخی نمایندگان مجلس دیدار کند



با گذشت 4 ماه از وقایع كهریزك، هنوز گزارش كمیته ویژه مجلس و كمیته شورای عالی امنیت ملی منتشر نشده، با تایید خبر مرگ مشكوك پزشك كهریزك، پرونده جنایات این بازداشتگاه وارد مرحله پیچیده تری شده است.به گزارش خبرنگار آینده، دكتر رامین پوراندرجانی، فارغ التحصیل رشته پزشكی سرباز وظیفه ای بوده كه معاینه زندانیان كهریزك را بر عهده داشته است.گفته می شود در حالی كه 3 ماه از خدمت وظیفه وی مانده بود، وی برای معاینه به كهریزك فرستاده می شود و گویا برخی افراد نظیر مرحوم محسن روح الامینی نیز توسط وی معاینه شده اند، اما اخیرا خبر كشته شدن وی منتشر شد.علت مرگ این جوان 26 ساله ایست قلبی اعلام شده است.در حالی كه پیكر این پزشك در 21 آبان ماه تشییع شده، برخی رسانه ها مدعی شدند خانواده این پزشك اجازه كالبدشكافی پیدا نكرده اند و روز گذشته نیز مجلس تحریم وی برگزار شده است.در این حال، سایت جهان، نزدیك به رییس كمیته ویژه شورای امنیت ملی از این پزشك به عنوان یكی از متهمان پرونده جنایت كهریزك نام برد و اعلام كرد كه وی خودكشی كرده است. به نوشته این سایت, این فرد كه گفته می شود پزشك مامور در بازداشتگاه كهریزك بوده است چندی قبل پس از بازجویی به عنوان یكی از متهمان پرونده كهریزك بازداشت و سرانجام با قید وثیقه به صورت موقت آزاد شد. خبر خودكشی این فرد در حالی منتشر شد كه گفته می شد با توجه به شواهد و مستندات پرونده حداكثر مجازات این فرد 5 سال بوده است.این فرد در روزهای گذشته تلاش داشته با برخی نمایندگان مجلس دیدار نماید، اما این دیدار محقق نشد. پیگیری های لازم در این زمینه توسط دستگاههای ذیربط آغاز شده است. همچنین گفته می شود با آماده شدن پیش نویس گزارش كمیته ویژه مجلس از حوادث پس از انتخابات، تلاشهایی در كار است تا متن این گزارش با تغییراتی منتشر شود. یك مقام سابق قضایی كه از وی به عنوان اصلی ترین متخلف این پرونده نام برده می شود اخیراً در برخی محافل ادعا نموده است كه قرار نیست اتهامی در این گزارش متوجه وی شود. با این حال یك عضو كمیته ویژه مجلس به خبرنگار جهان گفت: اعضای این كمیته مصمم هستند تا ضمن معرفی مسببین اصلی ایجاد حوادث دردناك پس از انتخابات، عاملین فجایع كهریزك را بدون هیچ گونه اغماضی معرفی نمایند. لازم به ذكر است رهبر انقلاب پیش از این بارها بر محاكمه و مجازات عاملین فجایع كهریزك و كوی دانشگاه تاكید نموده اند.نظرات بینندگان:* كمیته ویژه باید زود بجنبد تا آمار خودكشیها بالا نرفته!این طوری در آخر یك سرباز صفر را به جرم دزدیدن یك رادیو جریمه می كنند و دیگر هیچ! *این كهریزك یك خلبان می خواست كه همه تقصیرها گردنش بیفته و این بنده خدا خودش داوطلب شد. *پس نتیجه دادگاه از همین الان روشنه همه چیز تقصیر مرحوم خلبان ببخشید مرحوم دكتر بوده و اون بوده كه همه رو شكنجه و ... می كرده * مطمئن باشید كه چنن قولی تحقق پیدا نخواهد كرد ، چون با دخالت و حتی تهدبد ارگانهای نظامی و امنیتی آنقدر از سر وته این گزارش خواهند زد كه آخرش یك گزارش آبكی همراه با تقدیر وتشكر از زحمات متخلفین به خصوص فرماندهان نظامی وانتظامی ومسئولین قضایی و.... در صحن مجلس قراعت خواهند شد ، واگر قرار باشد واقعیت گفته شود این یعنی اتحادو اعتماد مجدد مردم به نظام قانون وبزرگان نظام ،و دقیقا این همان چیزست كه افراطیون و .مقصرین اصلی كهریزك نمی خواهند ، چرا؟ برای اینكه بقول یكی از مسئولین قضایی اوایل انقلاب كه میگفت نان ما در دعواست !!!! مطمئن باشید كه نه كسی محاكمه خواهد شد و نه مجازاتی در پیش خواهد بود ، اینقدر این پرونده را كش و قوس می دهند كه در قرن آینده همه چیز به فراموشی سپرده شوذ ، اگر قرار بود در كشور ما قوه قضائیه ماهم مثل آلمان عمل كند ، ما هیچ مشكلی در ایران نداشتیم!!!!! * هم زمان با فجایع كهریزك در المان قتلی رخ داد كه در رسانه های حكومتی بازتاب زیادی پیدا كرد قاتل محاكمه وبه حبس ابد محكوم ودر حال گذراندن محكومیت می باشد ولی در كشور مدعی عدالت هنوز چانه زنی برای ارائه گزارش كهریزك ادامه دارد هر چند كسی به این گزارش های نیم بتد نیز توجه نمی كند * این جمله خیلی مهمه( این فرد در روزهای گذشته تلاش داشته با برخی نمایندگان مجلس دیدار نماید، اما این دیدار محقق نشد) * جوان 26 ساله كه گویا رتبه 2 رقمی كنكور هم بوده به خاطر 5 سال خودكشی میكنه؟ یاد خودكشی دكتر زهرا بنی یعقوب افتادم!!!! * من هم با اون مقام سابق قضایی كاملا موافقم كه هیچ اتهامی متوجه اون شخص نخواهد بود.چون اصولا ما در كشور دموكراتیكی زندگی نمیكنیم كه چنین انتظاراتی داشته باشیم * كار موسوی و دار و دسته اش بوده است * شما هم دلتون خوشه "محاكمه ومجازات عاملین فجایع كهریزك وكوی دانشگاه"(با پوزخند بخوانید) یادتونه وقتی احمدی نژاد در برنامه تهران 20در رابطه با ساعات كار بانكها حرف میزد باپوزخند گفت" در مقابل مدیریت ما "قانون"(باپوزخند) وضع كردند".

Friday, November 13, 2009

پيشنهاد ي به بالاترين

صفحه شخصي كاربران بالاترين از جمله نظر ها و لينك هاي فرستاده شده را براي كساني عضو نيستند غير قابل دسترس و فقط براي كاربران بالاترين در دسترس باشد يا بطور دلخواه خود كاربر تنظيم كند

Wednesday, November 11, 2009

به جز من و تو چه کسی از مرگ و محاکمه نا عادلانه احسان فتاحیان باخبر هست

به جز من و تو که بالاترین میخونیم و اخبار دنبال میکنیم خیلی های دیگه خبر اعدام ناعادلانه احسان را نمیدونند به دوست اشنا و فامیل هم این جنایات جمهوری اسلامی بگید امروز وقتی داشتم برای خواهرم تعریف میکردم کلی نفرینشون کرد روحم تسکین پیدا کرد

Sunday, November 8, 2009

فیلم،دانشگاه خواجه نصیر-17 آبان



روز دوم اعتصاب غذا در دانشگاه خواجه نصیر برای آزادی علی پرویز و سهیل محمدی، این بار در دانشکده علوم.دانشجویان برای آزادی دو تن از دوستانشان، علی پرویز و سهیل محمدی، که پس از برنامه حضور صفار هرندی در دانشکده برق دانشگاه ...خواجه نصیر توسط حراست دانشگاه به پلیس امنیت معرفی شدند و نیمه شب قبل از 13 آبان از خانه ی خود توسط نیروهای اطلاعات و پلیس امنیت ربوده شدند، دست به اعتصاب غذا زدند.در دانشکده برق نیز کلاسها تعطیل شد و دانشجویان شعارهایی در مذمت حراست دانشگاه سر دادند

(لينك تصحيح شد )




Monday, November 2, 2009

سخنی با خامنه ای درآستانه 13 آبان

آقای خامنه ای اطمینان کامل وقطعی داشته باشید که در روز سیزده آبان مردم ایران درابعادی میلیونی به خیابانها خواهند آمد، اما نه برای سردادن شعار مرگ برآمریکا یا مرگ براسرائیل ومرگ بر این وآن. میایند تا فریاد کنند نابود باد استبداد که شما نماد وسمبل تمام عیارآن ورژیم تان بستر وجایگاه رویش وزایش وپرورش آنست، توصیه میشود که پنجره های فولادی کاخ چهارراه آذربایجان را باز کنید تا خوب صداهای خشم آلود مردم بستوه آمده را بشنوید. مباد بشما گزارش بدهند که خبری نبود. یا بگویند، ای، چند نفری آمده بودند که نیروهای وفا داربه بارگاه خلافت آنها را قلع وقمع کردند وکشور درامن وامان است. خیرهرگزچنین نخواهدبود ونخواهد شد، مگر تا زمانیکه جنبش سبز چه با میرحسین وکروبی، وچه بدون آنها، به هدف نهائی خود که همانا استقرار یک حکومت سکولار و مبتنی بر موازین منشور جهانی حقوق بشر وازهمه مهمتر متکی به رای اکثریت مطلق است، مطمئن باشید که امن وامان بودن کشور وسکوت مردم ایران مفهومی غیرقابل باور وگمراه کننده خواهد بود. **********************************آقای سید علی خامنه ای روز چهارشنیه ششم آبانماه 88 درحضور گروهی از مردم که درخبرها با عنوان دیدار نخبگان با مقام معظم رهبری نام برده شده بود، طی سخنانی تکراری وبقول یکی ازمبارزین درون مرزی گفتاری ملال آور به تشریح مسائل مختلف پرداختند که لایه هائی از مشاطه گری وجنبه های گریزازحقیقت درآن بخوبی مشهودبود. عمده سخنان ایشان درپیوند باحقایقی بود که این روزها درزمره مسائل روز میباشد که بخشی ازاین مسائل خواب راحت ازخامنه ای واطرافیانش ربوده است. خامنه ای که خود بهتر ازهرکسی ازعمق فجایع اطلاع دارد وبخوبی میداند که اگردرب برهمین پایه بچرخد که میچرخد، هیچ گریز گاهی ازآنچه که ازحدود چهارماه پیش آغازشده وکماکان درمقاطع مختلف همچون 13 آبان پیش رو نیز باردیگربوقوع خواهد پیوست، ونوک تیز پیکان آن متوجه شخص ایشان، ونهایتا"کلیت نظام تامغز استخوان فاسد است راه دیگری متصورنخواهد بود. لذامیتوان چنین نتیجه گرفت که بن مایه سخنان خامنه ای درنشست مورد بحث بیشترمعطوف به همین مسئله بود که فکر تمامی کارگزاران رژیم اسلامی وشخص او را بخود مشغول داشته است. نکته مهم دراین نشست ورود وانتقادی بود که آن دانشجو ازرهبرمعظم بعمل آورد که بسیاربحث آفرین شده است. با توجه به فیلترینگ وبررسیهائی که درمورد افراد برای چنین دیدارهائی اعمال میگردد و بعنوان یک قاعده امنیتی همواره وجود دارد، منطقا"ورود بی حساب وکتاب فردی چون محمود وحید نیا دراین جلسه چندان اصولی بنظرنمیرسد. اما اینکه اطرافیان رهبر با صلاح دید ایشان یا بدلائل دیگری که قضاوت درمورد آن مشکل مینماید، به یک دانشجوی المپیادی (محمود وحیدنیا ) ومشغول تحصیل در دانشگاه شریف (( آریا مهرسابق )) اجازه میدهند درآن جلسه حضوریابد و برخلاف عرف سی ساله دریک تجمع این چنینی لب به انتقاد ازرهبر ونهاد های تحت امر او بگشاید وبا چنان جسارتی حرف دل میلیونها ایرانی اعم از دانشجو وغیر دانشجو را بر زبان بیاورد را باید با احتیاط تحلیل نمود ، ضمن اینکه میتوان بدون توجه به هرگونه اگر وامائی شجاعت این دانشجو را ستود، چراکه بروزچنین اتفاقی درطی عمرسی ساله رژیم جمهوری اسلامی بطورعام ودردوران زعامت خامنه ای امری محال بوده وهرگونه انتقاد ازرهبری مستوجب آن بوده که امروز گریبان اصلاح طلبان حکومتی وحتی اشخاصی چون میرحسین موسوی و کروبی و خاتمی و...را گرفته وهمگان شاهد ومطلعند که بگیروببندهای بعد انتخابات لزوما"بدان جهت بود که آنها از عملکرد بحق غیرقانونی خامنه ای لب به انتقاد واعتراض گشودند ودیده میشود که چه حبس های سنگینی برای خودی های دیروز ومنتقدین امروز درعدلیه حکومت عدل علی درنظرگرفته میشود! هنوز24ساعت ازانتقادات راستین وغیرقابل انکار آن دانشجو نگذشته بود که خبر رسید محمود وحیدنیا مفقود گردیده وهنوزهم این مسئله درهاله ای از ابهام است، چراکه هیچ یک ازنهادهای دولتی وسرویسهای امنیتی درموردصحت وسقم یا دروغ بودن این خبرهیچ اطلاعیه یا بیانیه ویا اظهارنظری نکرده اند.بعضی جستارگران سیاسی معتقدند که با توجه بوضعیتی که رژیم وشخص خامنه ای درآن گرفتارآمده، شاید با این صحنه سازیها درنظربوده با به صحنه آوردن نمایشی ازآزادی وانتقاد پذیری رهبر بمنظورمشغول کردن اذهان مردم وانحراف افکا رعمومی که اینروزها متوجه 13 آبان است شرایط راخلق نمایند تا شاید ازاین طریق آب سردی باشد برشعله های آتشی که چهارماه است برپیکره نظام افتاده وقراراست که روز13 آبان باردیگرآتش بظاهرزیرخاکسترشعله ورشده وثابت نماید که خیر، جنبش تا رسیدن به هدف نهائی که همانا (( جدائی دین ازحکومت)) واستقرار دمکراسی مبتنی بر مفاد منشورجهانی حقوق بشرمیباشد، کماکان ادامه خواهد داشت وهیچ نمایشی ولو نمایشهائی ازاین دست نمیتواند اذهان مردم ونهایتا"مسیرجنبش راحتی بصورت موقت دچار ایستائی یا انحراف نماید.بعضی دیگر معتقدند، آنچه که درجلسه رخ نمود میتواند ازجنس همان خدعه هائی بوده باشد که خمینی در اوائل انقلاب بکاربرد وازبیان واقعیت هم هیچ ابائی بخود راه نداد. اگراین فرض درست باشد وآنچه که دانشجو وحیدنیا بگونه ای شجاعانه وگستاخانه در قالب نقد بنمایش گذاشت، نتیجه را برای بازیگران وبرنامه ریزان معکوس نمود، و بهمین جهت خامنه ای را به واکنشی تند وادارکرد، بنحویکه وقتی رشته کلام را بدست گرفت، چون همیشه با چماق تکفیر وتحقیروتهدید ضمن اینکه اولین ضربه را برسرآن دانشجو وبصورت ظاهربرملاج سردارضرغامی رئیس سیمای باصطلاح ملی کوبید، شروع به تشریح نیات درونی وحقیقی خودنمود. ولایت مطلقه فقیه باردیگر اثبات نمود که ولایت فقیه ((چه مطلقه وچه غیرمطلقه)) در ذات یک اندیشه عقب افتاده ومتعلق به اعماق تاریخ، ودرجایگاهی مستبدانه ورعیت نگربوده، وهیچگونه اصلاحی چه به لحاظ فکری وچه بلحاظ عملی ونظری برآن متصورنبوده ونیست ونخواهد بود . با اینکه آن تجمع بنابراخبار منتشره نشست رهبری با نخبگان اعلام شده بود، اما با اندک توجهی میشد تشخیص دادکه بجز معدودی افراد که محمود وحیدنیا هم یکی ازآنان بود، اکثریت قابل توجهی ازحاضران از همان عناصر پامنبری همیشگی وهمه جا درصحنه بودند، که چماق داران وچاقوکشان وآدم کشان حکومتی نیزبخشی ازاین جماعت را تشکیل میدادند که عنوان انتخاب شده برای این جلسه هیچ تناسبی با اکثریت حاضردرجلسه نداشت. تصورغالب وآنطورکه درمحافل سیاسی ودانشجوئی گفته وشنیده میشود گویا قرار بوده طبق برنامه نمازجماعت جلسه هم به امامت خامنه ای اقامه شود که سخنرانی دانشجو وحید نیا وانتقادات تند وتیزاو موجب میگردد که رهبرمعظم مکدرشده واز اقامه نماز با حاضران صرفنظربنماید تا هرچه زودتر جلسه راترک نماید که مبادا چهره برافروخته وعصبانیت ناشی از انتقاد مطروحه توجه حاضران راجلب نماید و بیش ازآنچه که موجبات درهم ریختگی روح وجسم ملتهب رهبر معظم رافراهم آورد، رقم بزند. بهمین دلیل وپس ازسخنان انتقادی محمود وحیدنیا خامنه ای ضمن برشمردن وجمع بندی بعضی مسائل فرهنگی ودانشگاهی ومقولات اجتماعی که به حسب عادت وسنت دیرینه، وفرهنگ وگفتمان آخوندی که عمدتا"جنبه تکراری داشت، با تغییرمسیری اعجاب انگیزازحوزه نخبگان وفرهیختگان خارج وراهی صحرای کربلا گردید وسخنان خود را بسوی مطالبی سوق داد که امروز به کابوسی بزرگ وهولناک برای رژیم او بدل گردیده است. خامنه ای دراین بخش ازسخنان خود به موضوعاتی پرداجت که ازمنظراجتماعی وسیاسی موضوع روزبوده که برای جلوگیری از اطاله کلام حتی المکان بصورت فهرست وار ودرقالب جمله های معترضه ذیلا" بدان اشاره میشود.آقای خامنه ای خودبهترازهرکسی براین واقعیت وقوف دارد، ازسال 1368که قانون اساسی مورد بازنگری قرار گرفت ودریک شرایط ملتهب که ازفوت آیت الله خمینی نشات میگرفت، ولایت فقیه به ولایت مطلقه بدل شد، وایشان با حقه بازی ودروغ گوئی ونقل قول دروغین هاشمی ومرحوم سیداحمد خمینی اززبان خمینی که دیگر فوت کرده بود، وهمین آقای کروبی ومیرحسین موسوی که درآنزمان نخست وزیرکشوربود، باهمراهی بسیاری دیگرازملایان، منجمله آخوند علی اکبرمشکینی پدرزن جناب آقای محسن مخملباف که فوت کرده اند وبرحمت خدا رفته اند، برکرسی ولایت مطلقه فقیه تکیه زد، بدبختی های این ملت وکشور که ازهمان 22 بهمن 57آغازشده بود باسرعتی سرسام آور وغیرقابل باورسیر قهقرائی وانحطاطش تشدید شد، وهرآنچه که امروز وطی سه دهه گذشته بطورعام و طی دوران بیست ساله خامنه ای بطورویژه برملک وملت رفته،، ناشی ازعملکرد وتفکرات یکسویه و واپس گرایانه ومستبدانه رهبرمعظم ویاران او درمقاطع مختلف، منجمله هاشمی رفسنجانی – سید محمد خاتمی – همین آقایان میرحسین موسوی و کروبی وخوئینی ها و... بوده که امروز برای دستیابی بقدرت کلاهشان درهم رفته و یکسو بخاطرحفظ قدرت وطرف دیگربرای رسیدن یا حداقل سهم خواهی ازقدرت بااینکه رو در روی هم قرارگرفته ومدام بهم دیگرچنگ ودندان نشان میدهند، اما هیچیک ازطرفین دعوا وحامیان عمامه ای و فکل کراواتی آنها با تمامی چالش هائی که دارند حاضرنیستند که تیغ به پای ساختارنظام برود، تا چه رسد به اینکه موضوع جدائی دین ازسیاست یا رعایت موازین حقوق بشر ویا مقولات ازاین دست ساختار نظام را تهدید نماید. هنوزروشن نیست که خامنه ای ومشاوران واطرافیان او که طی چهارماه گذشته بجززبان تهدید وارعاب بامردم ومخالفینی چون موسوی وکروبی از ابزار دیگری سود نبرده اند، درعین حالیکه میدانند حضورگسترده ومیلیونی مردم درخیابانها لزوما" بخاطر رعایت قانون واحقاق حقوق اساسی شان بوده، هیچگونه انتقاد واعتراض مسالمت جویانه را نپذیرفته اند، وکماکان سعی کرده اند که با زبان زور وبا خشن ترین شکل ممکن رودرروی مردم قراربگیرند، وبه نیروهای سرکوب نیزاجازه داده اند تا دست بهرجنایتی بزنند وخون نداها و سهرابها وامیرها وترانه ها ودیگرجانباختگان راه آزادی را برسنگ فرش خیابانها جاری نمایند، چگونه میتوان پذیرفت که چنین افرادی به ناگهان ودریک چرخش غیرمترقبه که جدا" ناباورانه مینماید، چنین اجازه ومجالی را بیک دانشجو بدهند تا با حضوردرچنین تجمعی چنان انتقادات تند وتیزی ازرهبری که برای خود جایگاه الهی قائل است مطرح نماید؟؟؟ اینها جای سئوال دارد وهنوزپاسخی برای این سئوالات پیدا نشده وبعید است انگیزه این بازی بجزعوام فریبی باشد، مگراینکه بپذیریم رهبری نظام خواب نما شده ودریک چشم بهم زدن دستخوش یک استحاله بنیادین گردیده باشد!!!باورعمومی براینست که بسیاردشواروبدورازعقل سلیم است که تصورشود خامنه ای با آنهمه غروروتکبرمستبدانه یکشبه پذیرفته باشد که دریک تجمع بظاهرعلمی براصل انتقاد ازخود مهر تائید بگذارد واجازه بدهد که یک دانشجوی جوان چنان غیورانه وبی پرده انتقاداتی آنچنانی رادرچنان تجمعی بیان نماید وبعد هم مصون ازتعرض بماند؟! برای نگارنده وشاید بسیاری دیگرازکسانیکه جریانات سیاسی کشوررا دنبال میکنند، حیرت آوروساده انگاریست که بسادگی پذیرفته شود این حرف خامنه ای یعنی پذیرش انتقاد ازسوی مخالفان منطبق با حقیقت باشد ، بدون درنظرگرفتن آنچه که ایشان درخطابه 29 خرداد اعلام کردند، بلافاصله این پرسش اساسی بمیان میاید که چرادرهمین جلسه نخبگان ایشان افرادی چون میرحسین و کروبی، وبنوعی خاتمی وحتی هاشمی رفسنجانی را که دربقدرت رسیدن ایشان نقشی اساسی وکلیدی داشتند راتا سرحدیک مجرم موردخطاب قرارداد وبا کلماتی تند وخشم آلود باردیگر هرنوع مخالفت با اصل تقلب درانتخابات را یک جرم بزرگ برشمردند؟؟؟ بهمین دلیل باید پرسید که قسم حضرت عباس پذیرفتنی است یا دم خروس؟؟؟ حال اگربفرض محال به این نتیجه رسیده باشند که انتقاد بخشی ازاصول زیربنائی دریک حکومت مردمی است وایشان هم ازاین قاعده مستثنی نیستند، درچنین حالتی ضمن اینکه باید آنرا بفال نیک گرفت، ولی ذکراین نکته رانباید ازنظر دورداشت که ایشان اگر نخواهیم بگوئیم بیست سال، ولی میتوان ادعا نمود که ایشان حداقل بین ده تا پانزده سال دیرترازآنچه که باید به این نتیجه میرسیدند، رسیده اند. آنهم نه بطورخردورزانه واصولی که درعرصه سیاست چندان بعید نمی نماید، شاید امری تاکتیکی وشاید هم متاثرازفشا رها ئی باشد که ازفردای بعد ازانتخابات ودرپی اقدام غیرقانونی آشکاری باشد که درتائید زود رس نتیجه انتخابات وانتخاب شدن وتبریک به احمدی نژاد به ایشان وارد آمده که لاجرم رهبرمعظم را ناچارنموده تا برخلاف میل باطنی اش واقعیتی راپذیراشود که اصلا" مورد علاقه وپسند اونبوده است. خامنه ای خود پیش وبیش ازهرکسی براین مهم وقوف دارد که اتفاقات چهارماهه گذشته دقیقا" ناشی ازعملکرد غلط ایشان درتائید زود هنگام احمدی نژاد وپایمال کردن حقوق یک ملت بوده که درمیثاق ملی یعنی قانون اساسی )) گرچه بسیارپراشکال(( بروشنی تعریف وتدوین گردیده، وهمین آقای خامنه ای بارها تکرارکرده اند که این قانون باید فصل الخطاب تمامی مسئولین کشورازصدرتاذیل باشد، متاسفانه شاهد بود یم که شخص اول نظام جمهوری اسلامی که ازاحترام به قانون سخن میراند، خود با آشکارترین شکل ممکن درجلوی چشم هفتاد میلیون ایرانی چنان این قانون رالگد مال میکنند که ملت ایران رابخروش وامیدارد تا آنجا که میلیونها شهروند تهرانی با همه تهدیداتی که همواره وجود داشته ودارد به خشم آمده ودرقالب جنبش سبز بخیابانها میریزند تا به ایشان تفهیم کنند که تحمل اینهمه تحقیر وپایمال شدن حقوق شان را ندارند واجازه نخواهند داد که ایشان درجایگاهی که قراردارند دست بهر عملی که میخواهند بزنند. ایشان باید اطمینان داشته باشند که جنبش سبزکه میرود تا برای اتحادی گسترده وفراگیرموجبات بهم پیوستن ملت ایران دراقصی نقاط جهان را فراهم نماید، بطورقطع تا نیل به اهداف نهائی هرگزازپای نخواهد نشست وبازیهائی ازجنس نشست نخبگان وانتقاد پذیری رهبرمعظم که هیج تضمین عملی برای آن متصور نیست، نخواهد توانست که خللی دراین حرکت عظیم وبنیان کن بوجود بیاورد، مگر پذیرش آنچه که درشعارهای ملت ایران تبلور می یابد. اما با همه این هشدارها وشعارهای خشم آلود لاکن مسالمت آمیزمردم، بازهم دیده وشنیده میشودکه رهبرمعظم ومشاوران واطرافیان اوبی توجه به آنچه که داردمیگذرد، با پشتوانه تفنگ داران شان درصدد هستند تا آزموده های سی ساله را بار دیگر بیازمایند. خامنه ای باید دریافته باشد که علت رخدادها وتظاهرات واعتراضات چهارماهه خیابانی مردم معلول چیست و با چه اهداقی صورت میگیرد ونتیجه نهائی آن ازمنظر مردم بجان آمده چیست. شاید اگربا فراست بیشتری به قضایا بنگرند دریابند که زمان استفاده از توپ وتانک وبسیجی وسپاهی، وزندان وشکنجه وتجاوز واقداماتی ازاین دست بجزعصبی ترکردن مردم راه بجائی نخواهد برد الا اینکه خشم وعصیان مردم را تشدید نماید..آقای خامنه ای بعنوان مرد شماره یک رژیم اسلامی که باید اورا عامل بی چون وچرای تمامی کج رویهای دولت ومسئول مستقیم کلیه فساد ها ازرانت خواریها وچنگ اندازیهای بی حد وحصرسپاه پاسداران برکلیه اموراقتصاد کشورونابودی تولیدات صنعتی کشو، تا بازگذاشتن دست رانت خواران و مزدوران وجیره خواران وابسته به بیت رهبری درزمینه واردات بی رویه تاجائیکه این موضوع موجبات ورشکستگی تمام وکمال خرده تولیدکنندگان وکشاورزان راباعث گردیده، وامروزمملکت بیک کشورواردکننده 85 درصدی بدل گردیده. همه آنچه که بصورت فشرده بدان اشاره شد نتیجه مجموعه خیانت هائی است که بدست کارگزاران ریز ودرشت نظام اسلامی وبا رضایت وسکوت شخص رهبرجریان دارد. کشورمان با اینهمه ثروتهای مادی و معنوی هرروزباسرعتی سرسام آور روبه قهقراست. هر روزباید شاهد نرخ رشد روزانه بیکاران وبموازات آن افزایش روزافزون تعداد معتادان، وغم انگیزتردامنه دارشدن فاجعه ای چون فاحشه گری دختران وزنان کم سن وسال، ومصیبت هائی ازاین دست باشیم. با چنین اوصافی آقای خامنه ای برای ماندن برکرسی خلافت در29خرداد 88 دستورمیدهد تا اوباشان حکومتی درهرلباسی دست به هرگونه قتل وتجاوز وشکنجه که مصداق تمام عیار نقض حقوق بشر، چه درسطح جامعه وچه درداخل زندانها بزنند وآن کنند که کردند که جدای ازملت ایران، جهانیان با چشمی باز شاهد وناظر تمامی این جنایات بودند. آقای خامنه ای واحمدی نژاد دروهله اول، ودولتهای پیشین درمرحله بعد که دراین بلبشوی مخرب نقشهائی طبقه بندی شده داشته ودارند ومملکت را تا لبه پرتگاه سقوط به پیش برده اند همه مسئول ومتهم هستند، اما آنچه که جای هیچ اگر وامائی ندارد اینکه: انگشت اتهام همه ناهنجاریها و کج رویهابصورت تمام وکمال متوجه خامنه ای است. بهمین دلیل او درسخنانی که درجلسه معروف به دیداربا نخبگان ایراد کرد، تلاش کرد تابهرطریق ممکن و راه وروش همیشگی اش که باید گفت خصیصه هرفرد مستبد ویکجانبه نگراست، ضمن طبقه بندی موضوعات روز کشور به اصلی وفرعی، با کمرنگ نمودن بعضی موضوعات وپررنگ کردن بعضی دیگرتوپ را بزمین دیگران بیاندازد وبزعم خود، خودش را فردی قانون مدار ودارای ظرفیت نقد پذیری جلوه دهد، غافل ازاینکه هنوزبوی خون جوانان ما درخیابانها قابل استشمام است. درحقیقت فریاد محمود وحیدنیا، چه بصورت برنامه ریزی شده، وچه بصورت طبیعی غریو فریاد وعصیان میلیونها ایرانی بود که مانند گلوله توپ درچنان تجمعی بسوی رهبرمعظم ورژیم فاسدش شلیک شد وصدای انفجارش بفاصله فقط چند ثانیه عالم گیرشد. محمود وحیدنیا با بیان مطالب انتقادی خود وبا عنوان نمودن چند نمونه ازفسادها وناهنجاریهای ولی فقیه ونهادهای تحت امراو، ازجمله فساد و دروغگوئی ویکجانبه گرائی در تلویزیون جمهوری ولایت مطلقه فقیه خامنه ای را چنان به چالش کشید که برافروختگی درچهره اوبه عیان قابل مشاهده بود، وبا ذکرنمونه های دیگر توپ همه کجروی هارا به زمین خامنه ای انداجت که هیچ راه بازگشتی هم وجود نداشت. همانگونه که اشاره شد خامنه ای با تفکیک وطبقه بندی کردن مسائل کشورمنجمله درمورد مسائل انتخابات وحوادث پس از آن بگونه ای صحبت کرد که هم جنبه توپ و تشروتهدید داشته باشد وهم بزعم خودش بنوعی جنبه دلجوئی ازمیرحسین موسوی وکروبی درآن مستترباشد. خامنه ای تلاش نمود تااگربتواند میرحسین وکروبی وتا حدوی محمد خاتمی وشاید هم هاشمی راازمواضعی که درپیش گرفته اند منصرف نماید ونوعی زمینه سازی نزدیکی را فراهم نماید که بنظرنمیرسد موفقیتی نصیب اوواطرافیانش بشود. هدف دیگراودربیان مطالب بدون اینکه به موضوعات مهمتر یعنی مطالبات مردم بپردازد و کاملا"قابل فهم مینمود بود بیان مطالب تفرقه افکنانه توام با تهدید بود که هدف آن بطور دقیق فاصله انداختن بین میرحسین وکروبی ازیکطرف، وفاصله انداختن بین این دونفر با مردم ازسوی دیگر بود تا به تصورغلط اگرمیسر شود درآینده زمینه خاموش کردن شعله اعتراضات میلیونی مردم را که هربار سوزان ترومشعشع ترنمایان میشود را بخاموشی بکشانند. امری که خامنه ای ودیگرانی که چنین می اندیشند باید آرزوی آنرا، البته بعدازمحاکمه درمحضرملت ایران ودادگاههای ملی وحقیقت یاب با خود بگورببرد. رهبرمعظم درفرازی ازسخنان خود که تلویحا"وبطورقطع ازروی اجباردرپاسخ به انتقاد محمود وحیدنیا ایراد کرد، گفت: اگر صدا وسیما بتواند خدمات واقعی ازحکومت بیان کند موجبات شادی وشعف درمیان مردم فراهم میشود. اما توضیح نداد که این خدمات چیست، ضمن اینکه خودمیداند صداوسیمای دروغگو و وارونگر ومروج فساد که دست بسته وکت بسته تحت امررهبرمیباشد وحق نداردبدون اجازه اوآب بخورد ودرتمامی فجایع کشور نقش تبلیغاتی وتوجیح فسادها رابعهده داشته و بجزحمایت ازاحمدی نژاد وسرداران سپاه، وپخش اخبار دروغین وعاری ازحقیقت وتولید وپخش سریال های مفسده سازو بدآموزیهای اجتماعی، واقدامات فرهنگی ضدفرهنگ ایرانی ودرنهایت توجیح عملکردهای استبداد سیاه آخوندی پرونده ای بهترازدیگرنهادهای تحت امرولایت مطلقه نداشته وندارد، چه متاعی جهت ارائه دارد که بتواند موجبات شعف مردم را فراهم آورد؟؟؟ رهبرمعظم که لب به اعتراض ازسیمای اسلامی میگشاید، دچارغفلت شده وفراموش میکند که همین صدا وسیمای کذائی بود که دراعلام نتایج انتخابات وآن قانون شکنی بزرگ که ازسوی شخص شخیص ایشان انجام شد، ازجمله دستگاههائی بود که با صدائی رسا وتبلیغاتی گسترده وفریبکارانه دراعلام آن تقلب بزرگ نقشی کلیدی داشت. حال باید ازآقای خامنه ای پرسید، رسانه ای باین مختصات وپیشینه وعملکرد تاریک براستی چه تحفه ای دارد ارائه تا موجب شادی وشعف مردم بشود؟؟ صدا وسیمائی که میرود وباپول این ملت ترانه موسوی قلابی میسازد تا ننگ آنچه برسر ترانه موسوی آمد را وارونه جلوه دهد چه جائی دارد که مورد اعتماد مردم وبیلان آن مورد شعف مردم باشد؟؟آقای رهبرتقلب درانتخابات وتجاوزآشکاربحقوق مردم رامشروع وقانونی یرمی شمرد وحمایت ازآنراجرم نمی دانند، اما وقتی یک ملت بحرکت درمیاید ودرتظاهرات وتجمعات اعتراضی خواستار حقوق قانونی خود، وخواستارابطال انتخابات ونتایج قلابی آن ومحکوم نمودن تقلب بزرگ میشوند، آنراجرمی بزرگ، ولابد نابخشودنی میخواند که مستوجب هراقدام وحشیانه ای است که همگان دیدند که چنین بود وعناصرسرکوبگررژیم اسلامی هرکاری وعملی که میسربود انجام دادند ودست بهر جنایتی زدند که هنوزهم ادامه دارد. نه ملت ایران وملتهای جهان شاهد وناظرآن وحشیگریها بودند. ازدیدگاه بسته ومنجمد وعقب مانده آقای خامنه ای کشتاروتجاوزوخونریزی درخیابانها وزندانهای رژیم فاسد اسلامی، وازاله بکارت توسط سرداران رشید اسلام و... که سردار زارعی یک نمونه آنست، و دارد راست راست درخیابانها راه میرود و حتما"حق وحقوق سرداری را نیزدریافت میکند، ومواردی ازاین دست که ازشمارخارج است، بنا بگفته صریح آقای خامنه ای، نه اینکه جرم محسوب نمیشود، بلکه موضوعاتی فرعی هستند، اما اینکه درانتخابات تقلب نبوده ومردم باید کورکورانه آنرا بپذیرند، واگرهم اعتراض وانتقادی بمیان بیاید باقدرت تمام آنرا درهم کوبیده خواهد شد که چنین نیزکردند، به تعبیررهبرمعظم جرم است، آنهم جرمی بزرگ ونابخشودنی که تحمل پذیرش آن برای رژیم وشخص ولی فقیه غیرممکن ومحال خواهد بود. وبهمین دلیل است که میبینیم درهمان فردای اعلام نتایج انتخابات نهادهای سرکوبگر حکومتی مجازشدند تا بگیرند وببندند وبکشند، وهنوزهم شاهد تداوم تهدیدات، سرکوبها، ودرهم شکستن ها بصورمختلف هستیم که دکتراحمد زید آبادی، عبدالله مومنی، محمد ملکی ودیگرانی که لب به اعتراض گشوده اند همچنان ادامه دارد، که اعمال غیرانسانی شان، نه تنها وجدان بشریت، که دل هرانسانی که قلبی عاشق وانسان دوست درسینه داشته باشدرا بدرد میاورد. مهمتراینکه اعمال ضد ایرانی و ضد انسانی حکومت اسلامی تا آنجا کریه وچندش آورشده است که چهره ومبانی دین درنزد مردم، خاصه درنزد کثیری از جوانان را با چنان تشکیک ونفرتی مواجه گردیده است که بسیار بعید مینماید که آن حرمت وکرامت وجایگاهی که دین، وحتی همین حضرات بدان صورتی که تاقبل ازباصطلاح انقلاب اسلامی وجود داشت، بعد ازانقراض ومحو این نظام ظالم وخونریز دوباره متصورباشد!!! البته که باید دراین مورد سپاسگزارحضرات ملایان باشیم که توانستند ملت ایران را به این نقطه: که من آنرا یک نقطه عطف تاریخی میخوانم رهنمون گردند. به تعبیریکی ازدوستان گرانقدر، انتخابات موضوعی مدنی ودنیوی است که هراتفاقی میتواند درآن رخ نماید ومشمول هیچگونه احکام الهی وشرعی نیست. اما خوبست آقای خامنه ای آنطورکه کا سه لیسان واطرافیان ایشان به اولقب داده اند، بعنوان رهبرمسلمانان جهان که البته این لقب هم موضوعی کمیک وخنده آورمینماید، براین مهم بعنوان یک حکم الهی وقوف داشته باشند که کشتاربی گناهان مصداق مسلم قتل نفس بوده وازنظرشرعی حرام وطبق قانون مستوجب حد وقصاص میباشد. ایشان باید توضیح بدهند که با سعید عسگر که با گلوله اش آن رنج مادام العمر را برسرحجاریان آورد کجا محاکمه شد وکی مجازات گردید؟؟؟ ایشان باید بگویند باآنهائیکه خون ندا آقاسلطان، سهراب اعرابی، ترانه موسوی، امیرجوادی فر، اشکان سهرابی، کیانوش آسا، میترا لطفی، مصطفی غنیان، شیلر خضری، محسن روح الامینی، داود صدری، حسین اخترزند، سعید عباسی، محمد حسین اکبری، امیرحسین طوفانی فر، علیرضا افتخاری (روزنامه نگار ابرار)، شهرام داودی ودهها تن دیگرکه بنا حق توسط عمال و گزمه های خون آشام رژیم وبا دستور مستقیم شخص ایشان برسنگ فرش خیابانها ویا درسلولهای زندانهای کهریزک.و.رجائی شهر و اوین وزندانهای دیگرکه نام نشان بسیاریشان هنوزمعلوم نیست جاری گردید، چه برخوردی بعمل آمد وکدام یک ازقاتلان بجرم قتل نفس محاکمه شدند؟؟؟ از رهبر معظم میپرسم که حضرت تان میدانید که همین حالادرزندان اوین بر بازداشت شدگان چه میرود؟؟ آیا میدانید که درزندان رجائی شهر بر جوانانی چون بهروز جاوید تهرانی که جرمش فقط انتقاد ازعملکرد حکومت شما بوده چه میگذرد؟؟ ودرزندانهای دیگر؟؟؟ وشاید بهمین دلیل است که یک تناقض گوئی آشکار ویک دروغ بزرگ درگفته های رهبرمعظم مبنی براینکه آماده است تا انتقاد ها را بپذیرد بمغزهرشنونده ای متبادر میشود، لذا با طیب خاطرمیتوان ادعا نمود که بعید است جای شکی دراین تناقض گوئی وجود داشته باشد.امیدوارم رهبرمعظم آنقدرزنده بمانند تا روزیکه دردادگاههای ملی ومردمی پاسخگوی اینهمه جرم وجنایت وخیانت وفساد باشند. خامنه ای درهمان نشست نخبگان وبعدازانتقادات محمود وحید نیا چنین اعلام نمود که ازدگراندیشان میخواهد که ازاو انتقاد کنند واظهار نمود که انتقادات را با جان ودل خواهد شنید. اما گویا فراموش کرده اند که ساعاتی بعدازاعلام چنین اظهارات بی محتوا ودروغینی، خبرازمفقودشدن محمود وحیدنیا میرسد که هنوزهم ازسرنوشت آن جوان هیچ خبری دردست نیست. آقای خامنه ای نمیدانم تاچه حدبرآنچه که برزبان راندید اعتقاد دارید. ولی این را میگویم که اگرواقعا"تکان خورده وبخود آمده اید، وبه آنچه گفته اید اعتقاد دارید. برای اثبات آن گفتارهائی که تا این لحظه بیشترجنبه تبلیغی داشته، دستوراکید صادرکنید تا همین امروز یا فردا یا ظرف یکی دوروزآینده دستگاههای امنیتی و قضائی تحت امرتان زندانیان سیاسی را رها نمایند، ومهمترازآن اینکه دستور دهید همین حالا آن دانشجوی منتقد (( محمود وحید نیا)) که ممکن است قربانی خدعه ها ویا سیاست ورزی ها قرارگرفته باشد را ازبازداشت رها نمایند تا شاید گامی باشد براین مسئله که درگفته های خود صادق هستید. درغیراینصورت باید بدانید که روز 13آبان که تا چند روزدیگرازراه میرسد ودرمیان انبوه شعارهائی که فضای قبرستانی تهران وکلان شهرها را خواهد شکافت، این شعار اززبان میلیونها ایرانی طنین انداز، وچون پتک برسرومغز کارگزاران رژیم فرود خواهد آمد این خواهد بود که: (( زندانی سیاسی آزاد باید گردد )). بدیهست که غریوآن شعارها شما ونهادهای سرکوبگر رژیم تان را وادار خواهد نمود تا لاجرم وبحکم اجباراین کارراانجام دهید، اما تصورغالب اینست که آزادی زندانیان سیاسی درآن شرایط برای شما هم بسیار دیر هنگام خواهد بود، وهم برگ دیگری بر پرونده قطور اتهامی شما افزوده خواهد شد. ضمن اینکه باید واقف باشید که دانشجویان غیور وآزادی طلب وعدالت جوی دانشگاهها، خاصه دانشگاه شریف بشما ودستگاههای سرکوبگرشما اجازه نخواهند داد تا محمود وحید نیا را بخاطر انتقاد ازیک مستبد درزندان به غل و زنجیربکشند. آقای خامنه ای اطمینان کامل وقطعی داشته باشید که در روز سیزده آبان مردم ایران درابعادی میلیونی به خیابانها خواهند آمد، اما نه برای سردادن شعار مرگ برآمریکا یا مرگ براسرائیل ومرگ بر این وآن. میایند تا فریاد کنند نابود باد استبداد که شما نماد وسمبل تمام عیارآن ورژیم تان بستر وجایگاه رویش وزایش وپرورش آنست، توصیه میشود که پنجره های فولادی کاخ چهارراه آذربایجان را باز کنید تا خوب صداهای خشم آلود مردم بستوه آمده را بشنوید. مباد بشما گزارش بدهند که خبری نبود. یا بگویند، ای، چند نفری آمده بودند که نیروهای وفا داربه بارگاه خلافت آنها را قلع وقمع کردند وکشور درامن وامان است. خیرهرگزچنین نخواهدبود ونخواهد شد، مگر تا زمانیکه جنبش سبز چه با میرحسین وکروبی، وچه بدون آنها، به هدف نهائی خود که همانا استقرار یک حکومت سکولار و مبتنی بر موازین منشور جهانی حقوق بشر وازهمه مهمتر متکی به رای اکثریت مطلق است، مطمئن باشید که امن وامان بودن کشور وسکوت مردم ایران مفهومی غیرقابل باور وگمراه کننده خواهد بود. پس منتظرباشید تا فریاد میلیونها ایرانی را درتهران ودیگر کلان شهرها بشنوید وببینید. شاید آنوقت بخود آئید که امیدوارم دیر نباشد.

Saturday, October 31, 2009

پروژه میشود از خامنه ای انتقاد کرد و زنده ماند ،به خوبی انجام شد

پروژه میشود از خامنه ای انتقاد کرد و زنده ماند به کمک رسانه های اصلاح طلب به خوبی انجام شد.

دانشجوی منتقد: بامن برخورد نشده

الف:به دنبال انتشار اخباری درباره برخورد با محمود وحیدنیا، نخبه جوانی كه روز چهارشنبه بدون هماهنگی با مجری مراسم و به دعوت رهبر انقلاب، پشت تریبون قرار گرفت و شجاعانه انتقاداتی مطرح كرده بود؛ خبرنگار الف روز جمعه صحت و سقم اخبار منتشره توسط تلویزیون­ها و سایت­های فارسی زبان خارجی را از وی جویا شد.

وحیدنیا با تكذیب اخبار منتشره درباره برخورد با وی، گفت: تمایلی برای مصاحبه و حاشیه سازی رسانه ای ندارم و وقتی مطالب برخی سایت‏های خارج نشین در مورد حرفهایم و نحوه برخورد رهبری و كل این ماجرا را كه می‏شنوم ‏خنده‏ام می‏گیرد.

وی افزود: انتظارم هم از جامعه و نخبگان این است كه بیش از این شایعات پخش نشود و در جهت بهتر شدن اوضاع تلاش كنیم.

وی تاكیدكرد: فكر می‏كنم آن‏چیزی كه از حواشی این جلسه در سایت‏های مختلف روایت شده، آنچه در سایت الف منعكس شد ، بیشتر به واقعیت نزدیك است.

این دانشجوی ریاضی دانشگاه شریف با رد هماهنگی قبلی با برگزار كنندگان مراسم، گفت: من متنی آماده كرده بودم ولی نتوانستم متن‏ام را داخل ببرم چون كلا" اجازه نمی‏دادند نامه‏ای به داخل برده شود ولی من، آن‏چیزی كه از متنم به خاطر داشتم به زبان آوردم.

وی تاكید كرد: مطالبی كه در این دیدار مطرح كردم كاملا اعتقادات خودم بوده و با هیچ كس هماهنگ نكردم و كسی خبر نداشت كه می‏خواهم صحبت كنم حتی خانواده‏ام نیز از این موضوع، اطلاعی نداشتند.

وحیدنیا درمورد فضای ایجاد شده برای طرح سخنانش با وجود این‏كه برگزاركنندگان مراسم ابتدا به وی اجازه ندادند سخن بگوید، اظهار داشت: من چند بار اجازه خواستم، رهبری هم اجازه دادند و من به راحتی رفتم و حرفهایم را در چهار سرفصل بیان كردم؛ یكی صداوسیما، دوم نقد رهبری، سوم نقد نگاه حكومت به معترضین و در نهایت درد ودلی كه از وضعیت جامعه عرض كردم.

وحیدنیا تاكید كرد: انتظار نداشتم كه در همان‏جا پاسخی از ایشان بشنوم یكسری دغدغه داشتم كه به صورت سوال بیان كردم و امیدوارم در عمل جواب دهند.
وی اضافه كرد: من دوستان بسیاری در دانشگاه شریف و بیرون دارم كه از اعتقادات و باورهای من خبر دارند و می‏توانید با همه آنها صحبت كنید و دریابید كه عقاید شخصی‏ام را بر زبان جاری ساختم.

بعد از انتشار خبر سخنان صریح و هماهنگ نشده وی در نزد رهبر انقلاب، تعدادی از رسانه های فارسی خارج نشین با راه اندازی جنجال رسانه ای، از دستگیری وی خبرداده و حتی نسبت به جان وی اظهار نگرانی كرده اند. برخی دیگر از رسانه های ضد انقلاب نیز سخنان وی را برنامه ریزی شده و بخشی از یك نمایش توصیف می كنند.
محمود وحیدنیا دارای رتبه طلای المپیاد كشوری ریاضی در سال 1386 است و از سال گذشته در رشته ریاضی در دانشگاه صنعتی شریف تحصیل می­كند.

هدف حکومت از «هدفمند کردن» یارانه‌ها

هفته پیش در مورد بهره‌برداری سیاسی از مسائل و وسائل زندگانی روزمره مردم توسط رژیم، مباحثی در این ستون مطرح شد. تا آنجا که ممکن بود به اختصار در مورد شکست‌های پیاپی برنامه‌های اقتصادی حکومت اسلامی از بازسازی گرفته تا خصوصی‌‌سازی و به اصطلاح طرح تحول اقتصادی و امروز ماجرای پر سر و صدائی به نام «هدفمند کردن یارانه‌ها». به جای بحث‌های دور و دراز فنی و تخصصی پاسخ به یک سؤال ساده می‌تواند بهترین محک آزمایش برای همه این برنامه‌ها باشد. اگر از یک فرد ایرانی سؤال شود آیا شرایط زندگانی تو امروز بهتر است یا در دوران پیش از انقلاب، چه نوع پاسخی را باید انتظار داشت؟

آمار و اعداد و منحنی‌ها و نمودارهای اقتصادی ممکن است در دسترس همه نباشد و یا با چیره‌دستی و رقم‌سازی از آنها برای فریب دادن مردم استفاده شود اما پاسخ به سؤال بالا کاری بسیار ساده است و نیازی به تخصص علمی و شگردهای «اقتصاد سنجی» ندارد. هیچ فرد با انصافی نمی‌تواند منکر این واقعیت بشود که به علت تورم سرسام‌آور و بیکاری مزمن تحت لوای حکومت اسلامی هر روز و هر ماه و هر سال وضع معیشتی اکثریت مردم بد و بدتر شده است. تولید کار و ثروت که منجر به ازدیاد درآمد می‌شود نیازمند یک اقتصاد غیردولتی، رقابتی با ضوابط ثابت و شفاف است. اوضاع اقتصادی مردم در حکومتهای دیکتاتوری فاسد از نوع جمهوری اسلامی، کره شمالی و زیمبابوه نمونه‌‌های بارزی است از شکست اقتصاد دولتی. مسأله اصلی حکومتهای دیکتاتوری عدم مشروعیت آنهاست. از آنجا که مشروعیت خود را از مردم کسب نمی‌کنند، ماندن یا رفتن آنها وابسته به رأی و اراده مردم نیست. از این رو به جای جلب رضایت مردم منابع کشور را صرف باج دادن به نهادهای امنیتی و عوامل سرکوبگر می‌کنند.

مطرح کردن مسأله یارانه‌ها در این شرایط و عرضه راه‌حلهای غیر واقعبینانه نه تنها هیچ یک از مسائل اقتصادی کشور را حل نمی‌کند بلکه موجب وخیم‌تر شدن وضع معیشت مردم خواهد شد. نقدینه کردن یارانه‌ها طبق مقرراتی که از تصویب مجلس گذشته است قبل از هر چیز موجب افزایش نرخ تورم خواهد شد. آقای احمد توکلی نماینده و رئیس کمیسیون پژوهشهای مجلس پیش‌بینی می‌کند که تورم ناشی از این اقدام حکومت تا شصت درصد بر میزان تورم کشور خواهد افزود.

هم‌اکنون برخلاف ادعاهای حکومتی، ملت ایران با تورمی میان بیست و پنج تا سی درصد دست به گریبان است. با افزوده شدن شصت درصد بر این نرخ تورم بزرگترین آسیب نصیب طبقات محروم جامعه خواهد شد. تورم یعنی افزوده شدن بر قیمت کالاهای مورد نیاز مردم. هرچه بر قیمتها افزوده شود از قدرت خرید مردم کاسته خواهد شد. از آنجا که درآمدها هرگز به اندازه تورم افزایش نمی‌یابد نتیجه اجتناب‌ناپذیر تورم ازدیاد فقر است. به عبارت دیگر اولین قربانی نقدینه کردن یارانه‌ها همان طبقاتی از مردم خواهند بود که به یارانه‌های امروزی نیازمندند. با افزایش قیمتها روز بروز بر تعداد افراد و خانواده‌هایی که در زیر خط فقر زندگی می‌کنند افزوده خواهد شد.

در حالی که هدفمند کردن یارانه‌ها در اصل ضروری به نظر می‌رسد، اجرای آن نیازمند زیربنای مستحکم اداری و سازمانی است که جمهوری اسلامی فاقد آنست. اگر قرار شود ماهانه میان یکصد تا یکصد و بیست هزار تومان به هر خانواده چهار یا پنج نفره پرداخت شود، زیربنای لازم برای انتقال چنین قدرت خریدی در سطح مملکت هفتاد میلیونی ایران نه تنها وجود خارجی ندارد بلکه استقرار آن نیز هرگز در برنامه دولت نبوده است. حکومت اسلامی حتی از جمع‌آوری درست مالیات در کشور ناتوان است، بنابراین برداشتن چنین سنگ بزرگی بهترین علامت نزدن است.

هفته پیش یادآور شدیم که احتمالاً مطرح کردن موضوع یارانه‌ها و هدفمند کردن آن با این سرعت و در این شرایط دلیل دیگری دارد. به نظر ما انحراف افکار عمومی از مسائل مهم روز از نوع تقلب در انتخابات و یا تسلیم‌پذیری در مورد مسأله هسته‌ای می‌تواند محرک واقعی نظام در این امر باشد. از سوی دیگر این امکان وجود دارد که با در نظر گرفتن عدم توانائی سیستم اداری و بانکی ایران رژیم درصدد یک توطئه تازه باشد. پر واضح است که پس از مدتی خواهند گفت «همه» خانوارهای ایرانی حساب بانکی ندارند و از آنجا که این مبلغ باید هر ماه به خانواده‌ها برسد چه بهتر که از بسیج و مساجد برای انجام این کار استفاده شود. با وارد کردن بسیج و استفاده از مساجد یکبار دیگر همان بساط دوران انقلاب و جنگ و مشکلات کوپن‌بازی شروع خواهد شد. در واقع آنچه هوگو شاوز در ونزوئلا انجام می‌دهد بی‌شباهت به برنامه جمهوری اسلامی نیست. در آن کشور نیز حکومت جمع کثیری از جمعیت کم درآمد کشور را با پرداخت‌های ماهانه به وسیله کمیته‌های محلی تحت کنترل و اختیار خود درآورده است.

خفت دریافت «صدقه» از حکومت
دریافت ماهانه از حکومت به وسیله بسیج و یا مساجد و هر واسطه دیگری رابطه حکومت و مردم را به نوع بیمارگونه‌ای تغییر خواهد داد. معمولاً در کشورهای دمکراتیک مردم با پرداخت مالیات دولت را کنترل می‌کنند و در عمل حکومت حقوق‌بگیر و مستخدم مردم است. تاکنون یارانه‌ها غیرمستقیم بود و با همه معایبی که در این سیستم موجود است مردم از حکومت و ایادی آن «صدقه» دریافت نمی‌کنند. مثلاً نانوا آرد را ارزانتر از حکومت می‌خرد و در نتیجه می‌تواند نان را ارزانتر به مردم بفروشد. در چنین شرایطی یارانه نامرئی است و مردم زیر بار خفت دریافت «صدقه» از حکومت قرار نمی‌گیرند. یا مثلاً اگر برای ابتیاع مسکن وام با بهره کمتر از بانک دریافت می‌کنند و دولت هزینه اختلاف نرخ بهره را متقبل می‌شود باز هم دست دولت نامرئی است. اشکال اساسی در دریافت مستقیم نقدینه از حکومت همان ایجاد «وابستگی» و عبودیت است که خلاف سنت دمکراتیک است به ویژه اگر این نقل و انتقال توسط مساجد و بسیجیها انجام پذیرد. حکومتی که از شالوده و از سر تا پا نظامی ـ امنیتی است مسلماً برای هر خانواده پرونده‌ای ایجاد خواهد کرد و بر میزان انتظارات حکومت از خانواده‌ها هر روز خواهند افزود. مثلاً اگر به موقع در تظاهرات دولتی حاضر نشوند و یا طبق دلخواه حکومت رأی ندهند و یا در هر مورد عملی انجام دهند که حکومت را خوشایند نباشد، ماه بعد یا نقدینه قطع خواهد شد و یا با انواع و اقسام اشکالات اداری و بهانه‌های گوناگون ایجاد فشار خواهند کرد.

این طرح سراسر معیوب و نارسا با اکثریتی قابل ملاحظه در مجلس فرمایشی به تصویب رسید و حتی یکی از نمایندگان در مورد چگونگی اجرای آن سؤالی مطرح نکرد. به احتمال زیاد از شورای نگهبان و دیگر ساختارهای بی‌اعتبار حکومتی نیز به سلامت خواهد گذشت. شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت برای حفظ حقوق ملت ایجاد نشده‌اند. برعکس این دو مرجع از آن‌رو ایجاد شده‌اند که اگر برحسب تصادف روزی مطلبی در مجلس به تصویب رسید و نتوانستند به هیچ طریق دیگری آن را متوقف کنند، شورای نگهبان مانع اجرای آن شود و در صورت لزوم مجمع تشخیص مصلحت نیز به عنوان آخرین مرجع ترمز دیگری باشد. البته طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی بر فرض که همه این مراجع هم وجود نداشته باشند شخص ولی فقیه همانگونه که در مورد مطبوعات ملاحظه شد «با حکم حکومتی» می‌تواند یک تنه در برابر ملت بایستد و حرف آخر را بزند.

اولویتهای فراموش شده
نقدینه کردن یارانه‌ها در مملکتی امکان‌پذیر است که ساختار اداری آن از لیاقت انجام چنین امر مهمی برخوردار باشد. زمانی باید دست به کار چنین برنامه‌ای شد که مردم از حداقل رفاه برخوردار باشند. مسلماً در شرایط امروز ایران این امر از اولویت برخوردار نیست. مبارزه با تورم و پائین آوردن نرخ آن در توازن با نرخ رشد اقتصاد کشور بر هر امری اولویت دارد. تورم مانند موریانه هر روز پایه‌های اقتصاد کشور را لرزانتر می‌کند. بعد از تورم بیکاری درد لاعلاج ملت ایران شده است. هر دوی این ضایعات میراث حکومت جمهوری اسلامی هستند و این حکومت در عوض حل این مشکلات اساسی هر روز به خیال خود نیرنگ تازه‌ای برای سرگرم کردن مردم به کار می‌زند.

تورم در ایران نتیجه سوء سیاست حکومت است. دخالتهای بی‌رویه رئیس جمهوری در امور مربوط به بانک مرکزی، تعویض مکرر رئیسان این بانک، دخالت در امر بهره، انحلال شورای پول و اعتبار، همه و همه مصائبی هستند ناشی از این حکومت. مسأله بیکاری از آن‌رو قابل حل نیست که حکومت بخش خصوصی را از صحنه رانده و بر بیش از هشتاد درصد اقتصاد کشور پنجه افکنده است. کارخانه‌ها ورشکست شده‌اند چون حکومت دروازه‌های کشور را بر روی همه‌گونه بنجل‌ چینی و روسی گشوده است و در نتیجه صدها هزار کارگر هر سال بر خیل بیکاران افزوده می‌شود.

در واقع از هفت توصیه صندوق بین‌المللی پول که اهم آنها عبارت بودند از بهبود وضع بخش خصوصی، کوچکتر کردن سهم دولت در اقتصاد، شناور کردن نرخ ارز و غیره تنها به یک مطلب یعنی هدفمند کردن یارانه‌ها توجه شده است و در آن مورد هم دستورالعمل صندوق بین‌المللی پول (IMF) را ترجمه و به مجلس برده‌اند. غافل از اینکه اینگونه توصیه‌های سرسری که توسط پژوهشگران بی‌تجربه سازمانهای بین‌المللی تهیه می‌شود کمتر با شرایط و واقعیات کشورهای مورد نظر همخوانی دارد.

اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها، در شرایط اقتصادی و سیاسی امروز کشور نه تنها هیچ یک از مسائل ایران را بهبودی نخواهد بخشید، بلکه برعکس موجب بی‌سر و سامانی بیشتر، افزایش فقر و تورم و سرانجام سوءاستفاده‌های سیاسی و عقیدتی خواهد شد.

تا ۱۳ ابان هر شب بر روی پشت بام شعار میدهیم تا جنبش اماده تر و کوبنده تر از قبل کنیم

شرح ندارد