Saturday, October 31, 2009

پروژه میشود از خامنه ای انتقاد کرد و زنده ماند ،به خوبی انجام شد

پروژه میشود از خامنه ای انتقاد کرد و زنده ماند به کمک رسانه های اصلاح طلب به خوبی انجام شد.

دانشجوی منتقد: بامن برخورد نشده

الف:به دنبال انتشار اخباری درباره برخورد با محمود وحیدنیا، نخبه جوانی كه روز چهارشنبه بدون هماهنگی با مجری مراسم و به دعوت رهبر انقلاب، پشت تریبون قرار گرفت و شجاعانه انتقاداتی مطرح كرده بود؛ خبرنگار الف روز جمعه صحت و سقم اخبار منتشره توسط تلویزیون­ها و سایت­های فارسی زبان خارجی را از وی جویا شد.

وحیدنیا با تكذیب اخبار منتشره درباره برخورد با وی، گفت: تمایلی برای مصاحبه و حاشیه سازی رسانه ای ندارم و وقتی مطالب برخی سایت‏های خارج نشین در مورد حرفهایم و نحوه برخورد رهبری و كل این ماجرا را كه می‏شنوم ‏خنده‏ام می‏گیرد.

وی افزود: انتظارم هم از جامعه و نخبگان این است كه بیش از این شایعات پخش نشود و در جهت بهتر شدن اوضاع تلاش كنیم.

وی تاكیدكرد: فكر می‏كنم آن‏چیزی كه از حواشی این جلسه در سایت‏های مختلف روایت شده، آنچه در سایت الف منعكس شد ، بیشتر به واقعیت نزدیك است.

این دانشجوی ریاضی دانشگاه شریف با رد هماهنگی قبلی با برگزار كنندگان مراسم، گفت: من متنی آماده كرده بودم ولی نتوانستم متن‏ام را داخل ببرم چون كلا" اجازه نمی‏دادند نامه‏ای به داخل برده شود ولی من، آن‏چیزی كه از متنم به خاطر داشتم به زبان آوردم.

وی تاكید كرد: مطالبی كه در این دیدار مطرح كردم كاملا اعتقادات خودم بوده و با هیچ كس هماهنگ نكردم و كسی خبر نداشت كه می‏خواهم صحبت كنم حتی خانواده‏ام نیز از این موضوع، اطلاعی نداشتند.

وحیدنیا درمورد فضای ایجاد شده برای طرح سخنانش با وجود این‏كه برگزاركنندگان مراسم ابتدا به وی اجازه ندادند سخن بگوید، اظهار داشت: من چند بار اجازه خواستم، رهبری هم اجازه دادند و من به راحتی رفتم و حرفهایم را در چهار سرفصل بیان كردم؛ یكی صداوسیما، دوم نقد رهبری، سوم نقد نگاه حكومت به معترضین و در نهایت درد ودلی كه از وضعیت جامعه عرض كردم.

وحیدنیا تاكید كرد: انتظار نداشتم كه در همان‏جا پاسخی از ایشان بشنوم یكسری دغدغه داشتم كه به صورت سوال بیان كردم و امیدوارم در عمل جواب دهند.
وی اضافه كرد: من دوستان بسیاری در دانشگاه شریف و بیرون دارم كه از اعتقادات و باورهای من خبر دارند و می‏توانید با همه آنها صحبت كنید و دریابید كه عقاید شخصی‏ام را بر زبان جاری ساختم.

بعد از انتشار خبر سخنان صریح و هماهنگ نشده وی در نزد رهبر انقلاب، تعدادی از رسانه های فارسی خارج نشین با راه اندازی جنجال رسانه ای، از دستگیری وی خبرداده و حتی نسبت به جان وی اظهار نگرانی كرده اند. برخی دیگر از رسانه های ضد انقلاب نیز سخنان وی را برنامه ریزی شده و بخشی از یك نمایش توصیف می كنند.
محمود وحیدنیا دارای رتبه طلای المپیاد كشوری ریاضی در سال 1386 است و از سال گذشته در رشته ریاضی در دانشگاه صنعتی شریف تحصیل می­كند.

هدف حکومت از «هدفمند کردن» یارانه‌ها

هفته پیش در مورد بهره‌برداری سیاسی از مسائل و وسائل زندگانی روزمره مردم توسط رژیم، مباحثی در این ستون مطرح شد. تا آنجا که ممکن بود به اختصار در مورد شکست‌های پیاپی برنامه‌های اقتصادی حکومت اسلامی از بازسازی گرفته تا خصوصی‌‌سازی و به اصطلاح طرح تحول اقتصادی و امروز ماجرای پر سر و صدائی به نام «هدفمند کردن یارانه‌ها». به جای بحث‌های دور و دراز فنی و تخصصی پاسخ به یک سؤال ساده می‌تواند بهترین محک آزمایش برای همه این برنامه‌ها باشد. اگر از یک فرد ایرانی سؤال شود آیا شرایط زندگانی تو امروز بهتر است یا در دوران پیش از انقلاب، چه نوع پاسخی را باید انتظار داشت؟

آمار و اعداد و منحنی‌ها و نمودارهای اقتصادی ممکن است در دسترس همه نباشد و یا با چیره‌دستی و رقم‌سازی از آنها برای فریب دادن مردم استفاده شود اما پاسخ به سؤال بالا کاری بسیار ساده است و نیازی به تخصص علمی و شگردهای «اقتصاد سنجی» ندارد. هیچ فرد با انصافی نمی‌تواند منکر این واقعیت بشود که به علت تورم سرسام‌آور و بیکاری مزمن تحت لوای حکومت اسلامی هر روز و هر ماه و هر سال وضع معیشتی اکثریت مردم بد و بدتر شده است. تولید کار و ثروت که منجر به ازدیاد درآمد می‌شود نیازمند یک اقتصاد غیردولتی، رقابتی با ضوابط ثابت و شفاف است. اوضاع اقتصادی مردم در حکومتهای دیکتاتوری فاسد از نوع جمهوری اسلامی، کره شمالی و زیمبابوه نمونه‌‌های بارزی است از شکست اقتصاد دولتی. مسأله اصلی حکومتهای دیکتاتوری عدم مشروعیت آنهاست. از آنجا که مشروعیت خود را از مردم کسب نمی‌کنند، ماندن یا رفتن آنها وابسته به رأی و اراده مردم نیست. از این رو به جای جلب رضایت مردم منابع کشور را صرف باج دادن به نهادهای امنیتی و عوامل سرکوبگر می‌کنند.

مطرح کردن مسأله یارانه‌ها در این شرایط و عرضه راه‌حلهای غیر واقعبینانه نه تنها هیچ یک از مسائل اقتصادی کشور را حل نمی‌کند بلکه موجب وخیم‌تر شدن وضع معیشت مردم خواهد شد. نقدینه کردن یارانه‌ها طبق مقرراتی که از تصویب مجلس گذشته است قبل از هر چیز موجب افزایش نرخ تورم خواهد شد. آقای احمد توکلی نماینده و رئیس کمیسیون پژوهشهای مجلس پیش‌بینی می‌کند که تورم ناشی از این اقدام حکومت تا شصت درصد بر میزان تورم کشور خواهد افزود.

هم‌اکنون برخلاف ادعاهای حکومتی، ملت ایران با تورمی میان بیست و پنج تا سی درصد دست به گریبان است. با افزوده شدن شصت درصد بر این نرخ تورم بزرگترین آسیب نصیب طبقات محروم جامعه خواهد شد. تورم یعنی افزوده شدن بر قیمت کالاهای مورد نیاز مردم. هرچه بر قیمتها افزوده شود از قدرت خرید مردم کاسته خواهد شد. از آنجا که درآمدها هرگز به اندازه تورم افزایش نمی‌یابد نتیجه اجتناب‌ناپذیر تورم ازدیاد فقر است. به عبارت دیگر اولین قربانی نقدینه کردن یارانه‌ها همان طبقاتی از مردم خواهند بود که به یارانه‌های امروزی نیازمندند. با افزایش قیمتها روز بروز بر تعداد افراد و خانواده‌هایی که در زیر خط فقر زندگی می‌کنند افزوده خواهد شد.

در حالی که هدفمند کردن یارانه‌ها در اصل ضروری به نظر می‌رسد، اجرای آن نیازمند زیربنای مستحکم اداری و سازمانی است که جمهوری اسلامی فاقد آنست. اگر قرار شود ماهانه میان یکصد تا یکصد و بیست هزار تومان به هر خانواده چهار یا پنج نفره پرداخت شود، زیربنای لازم برای انتقال چنین قدرت خریدی در سطح مملکت هفتاد میلیونی ایران نه تنها وجود خارجی ندارد بلکه استقرار آن نیز هرگز در برنامه دولت نبوده است. حکومت اسلامی حتی از جمع‌آوری درست مالیات در کشور ناتوان است، بنابراین برداشتن چنین سنگ بزرگی بهترین علامت نزدن است.

هفته پیش یادآور شدیم که احتمالاً مطرح کردن موضوع یارانه‌ها و هدفمند کردن آن با این سرعت و در این شرایط دلیل دیگری دارد. به نظر ما انحراف افکار عمومی از مسائل مهم روز از نوع تقلب در انتخابات و یا تسلیم‌پذیری در مورد مسأله هسته‌ای می‌تواند محرک واقعی نظام در این امر باشد. از سوی دیگر این امکان وجود دارد که با در نظر گرفتن عدم توانائی سیستم اداری و بانکی ایران رژیم درصدد یک توطئه تازه باشد. پر واضح است که پس از مدتی خواهند گفت «همه» خانوارهای ایرانی حساب بانکی ندارند و از آنجا که این مبلغ باید هر ماه به خانواده‌ها برسد چه بهتر که از بسیج و مساجد برای انجام این کار استفاده شود. با وارد کردن بسیج و استفاده از مساجد یکبار دیگر همان بساط دوران انقلاب و جنگ و مشکلات کوپن‌بازی شروع خواهد شد. در واقع آنچه هوگو شاوز در ونزوئلا انجام می‌دهد بی‌شباهت به برنامه جمهوری اسلامی نیست. در آن کشور نیز حکومت جمع کثیری از جمعیت کم درآمد کشور را با پرداخت‌های ماهانه به وسیله کمیته‌های محلی تحت کنترل و اختیار خود درآورده است.

خفت دریافت «صدقه» از حکومت
دریافت ماهانه از حکومت به وسیله بسیج و یا مساجد و هر واسطه دیگری رابطه حکومت و مردم را به نوع بیمارگونه‌ای تغییر خواهد داد. معمولاً در کشورهای دمکراتیک مردم با پرداخت مالیات دولت را کنترل می‌کنند و در عمل حکومت حقوق‌بگیر و مستخدم مردم است. تاکنون یارانه‌ها غیرمستقیم بود و با همه معایبی که در این سیستم موجود است مردم از حکومت و ایادی آن «صدقه» دریافت نمی‌کنند. مثلاً نانوا آرد را ارزانتر از حکومت می‌خرد و در نتیجه می‌تواند نان را ارزانتر به مردم بفروشد. در چنین شرایطی یارانه نامرئی است و مردم زیر بار خفت دریافت «صدقه» از حکومت قرار نمی‌گیرند. یا مثلاً اگر برای ابتیاع مسکن وام با بهره کمتر از بانک دریافت می‌کنند و دولت هزینه اختلاف نرخ بهره را متقبل می‌شود باز هم دست دولت نامرئی است. اشکال اساسی در دریافت مستقیم نقدینه از حکومت همان ایجاد «وابستگی» و عبودیت است که خلاف سنت دمکراتیک است به ویژه اگر این نقل و انتقال توسط مساجد و بسیجیها انجام پذیرد. حکومتی که از شالوده و از سر تا پا نظامی ـ امنیتی است مسلماً برای هر خانواده پرونده‌ای ایجاد خواهد کرد و بر میزان انتظارات حکومت از خانواده‌ها هر روز خواهند افزود. مثلاً اگر به موقع در تظاهرات دولتی حاضر نشوند و یا طبق دلخواه حکومت رأی ندهند و یا در هر مورد عملی انجام دهند که حکومت را خوشایند نباشد، ماه بعد یا نقدینه قطع خواهد شد و یا با انواع و اقسام اشکالات اداری و بهانه‌های گوناگون ایجاد فشار خواهند کرد.

این طرح سراسر معیوب و نارسا با اکثریتی قابل ملاحظه در مجلس فرمایشی به تصویب رسید و حتی یکی از نمایندگان در مورد چگونگی اجرای آن سؤالی مطرح نکرد. به احتمال زیاد از شورای نگهبان و دیگر ساختارهای بی‌اعتبار حکومتی نیز به سلامت خواهد گذشت. شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت برای حفظ حقوق ملت ایجاد نشده‌اند. برعکس این دو مرجع از آن‌رو ایجاد شده‌اند که اگر برحسب تصادف روزی مطلبی در مجلس به تصویب رسید و نتوانستند به هیچ طریق دیگری آن را متوقف کنند، شورای نگهبان مانع اجرای آن شود و در صورت لزوم مجمع تشخیص مصلحت نیز به عنوان آخرین مرجع ترمز دیگری باشد. البته طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی بر فرض که همه این مراجع هم وجود نداشته باشند شخص ولی فقیه همانگونه که در مورد مطبوعات ملاحظه شد «با حکم حکومتی» می‌تواند یک تنه در برابر ملت بایستد و حرف آخر را بزند.

اولویتهای فراموش شده
نقدینه کردن یارانه‌ها در مملکتی امکان‌پذیر است که ساختار اداری آن از لیاقت انجام چنین امر مهمی برخوردار باشد. زمانی باید دست به کار چنین برنامه‌ای شد که مردم از حداقل رفاه برخوردار باشند. مسلماً در شرایط امروز ایران این امر از اولویت برخوردار نیست. مبارزه با تورم و پائین آوردن نرخ آن در توازن با نرخ رشد اقتصاد کشور بر هر امری اولویت دارد. تورم مانند موریانه هر روز پایه‌های اقتصاد کشور را لرزانتر می‌کند. بعد از تورم بیکاری درد لاعلاج ملت ایران شده است. هر دوی این ضایعات میراث حکومت جمهوری اسلامی هستند و این حکومت در عوض حل این مشکلات اساسی هر روز به خیال خود نیرنگ تازه‌ای برای سرگرم کردن مردم به کار می‌زند.

تورم در ایران نتیجه سوء سیاست حکومت است. دخالتهای بی‌رویه رئیس جمهوری در امور مربوط به بانک مرکزی، تعویض مکرر رئیسان این بانک، دخالت در امر بهره، انحلال شورای پول و اعتبار، همه و همه مصائبی هستند ناشی از این حکومت. مسأله بیکاری از آن‌رو قابل حل نیست که حکومت بخش خصوصی را از صحنه رانده و بر بیش از هشتاد درصد اقتصاد کشور پنجه افکنده است. کارخانه‌ها ورشکست شده‌اند چون حکومت دروازه‌های کشور را بر روی همه‌گونه بنجل‌ چینی و روسی گشوده است و در نتیجه صدها هزار کارگر هر سال بر خیل بیکاران افزوده می‌شود.

در واقع از هفت توصیه صندوق بین‌المللی پول که اهم آنها عبارت بودند از بهبود وضع بخش خصوصی، کوچکتر کردن سهم دولت در اقتصاد، شناور کردن نرخ ارز و غیره تنها به یک مطلب یعنی هدفمند کردن یارانه‌ها توجه شده است و در آن مورد هم دستورالعمل صندوق بین‌المللی پول (IMF) را ترجمه و به مجلس برده‌اند. غافل از اینکه اینگونه توصیه‌های سرسری که توسط پژوهشگران بی‌تجربه سازمانهای بین‌المللی تهیه می‌شود کمتر با شرایط و واقعیات کشورهای مورد نظر همخوانی دارد.

اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها، در شرایط اقتصادی و سیاسی امروز کشور نه تنها هیچ یک از مسائل ایران را بهبودی نخواهد بخشید، بلکه برعکس موجب بی‌سر و سامانی بیشتر، افزایش فقر و تورم و سرانجام سوءاستفاده‌های سیاسی و عقیدتی خواهد شد.

تا ۱۳ ابان هر شب بر روی پشت بام شعار میدهیم تا جنبش اماده تر و کوبنده تر از قبل کنیم

شرح ندارد

Sunday, October 25, 2009

سیزدهم ابان زلزله ای در کل ایران

کارشناس زلزله:بعد از زلزله مردم در خیابان ها بمانند

پیشنهاد: تاسیس هیِأت منصفه در بالاترین

بالاخره از حبس انفرادی بالاترین ازاد شدم پیشنهادی دارم به همه بالاترینی ها این که هیِأت منصفه ای برای بالاترین تشکیل بدهند با توجه به قانون یه گروه از خود کاربران بالاترین بشوند هیات منصفه و بر عهده این گروه باشد که تصمیم بگیرند که آیا شخص تخلف کرده یا نه این قضاوت به عهده خود کاربران سنجیده شود و قدرت رسیدگی به تخلف دست یک نفر انجام نشود .

Sunday, October 18, 2009

در خواست از VOA و BBC PERSIAN لطفا مصاحبه ریس جمهور موسوی پخش کنید

به علت محدودیت در رسانه های ایران پیام مهندس میرحسین موسوی پخش کنید

Saturday, October 17, 2009

تهران اماده باش برای وقوع زلزله ای با شدت بیشتر

زمین‌لرزه یا زلزله، لرزش و جنبش خفیف یا شدید زمین است که به علت آزاد شدن انرژی ناشی از گسیختگی سریع در گسل‌های پوستهٔ زمین در مدتی کوتاه به وقوع می‌پیوندد. محلی که منشاء زلزله بوده و انرژی از آنجا خارج می‌شود را کانون زلزله، و نقطهٔ بالای کانون در سطح زمین را مرکز زلزله گویند. پیش از وقوع زمین‌لرزه اصلی معمولاً زلزله‌های نسبتا خفیف‌تری در منطقه روی می‌دهد که به پیش‌لرزه معروفند. به لرزشهای بعدی زمین‌لرزه نیز پس‌لرزه گویند که با شدت کمتر و با فاصله زمانی گوناگون میان چند دقیقه تا چند ماه رخ می‌دهند. زلزله به سه صورت عمودی، افقی و موجی بوقوع می‌رسد که قسم آخر از شایعترین آنهاست
زلزله‌ها از دید جهت آزاد شدن انرژی به دو گونه افقی و عمودی تقسیم بندی می‌گردد. خرابی‌های عمده و وسیع معمولاً بر اثر زلزله‌هایی از نوع افقی صورت می‌پذیرند. چرا که اغلب ابنیا در برابر بارهای عمودی مقاومت کافی دارند.
براساس میزان خرابی بوجود آمده زلزله‌ها به ده درجه بر مبنای
مرکالی تقسیم می‌گردند.

Thursday, October 8, 2009

سیزدهم ابان حماسه ای دیگر از جنبش سبز

چرا برای تظاهرات 13 ابان فراخوان نیست؟؟ وقت زیادی نداریم اگر روز قدس حماسه بود بخاطر اطلاع رسانی طولانی مدت بود
چرا به موضوعات داغ اضافه نمیشه ؟

Monday, October 5, 2009

فراخوان 13آبان حماسه ای دیگر از جنبش سبز

چرا برای تظاهرات 13 ابان فراخوان نیست؟؟ وقت زیادی نداریم اگر روز قدس حماسه بود بخاطر اطلاع رسانی طولانی مدت بود

Sunday, October 4, 2009

قــــال علــــــــــی عـــلـــیهم الــــــسلام

مراقب افکارت باش که گفتارت میشود ... مراقب گفتارت باش که رفتارت میشود .. . مراقب رفتارت باش که عادت میشود ... مراقب عادت باش که شخصیتت میشود ... مراقب شخصیتت باش که سرنوشتت میشود

Friday, October 2, 2009

فیلم : شعار یاحسین میرحسین امروز جمعه در ورزشگاه

http://www.4shared.com/file/137019337/7fd1933d/YouTube_-_ya_hosein.html

تماشاچيان : فوتبال با سياست تمي خوايم

بعد از مساوي كردن دو تيم تماشاچيان شعار فوتبال با سياست نمي خواهيم سردادند

ترس از جنبش مردم، پناه بردن به دامن آمریکا

روز گذشته (پنج شنبه) سعید جلیلی، رییس شورای امنیت ملی و مذاکره کننده ارشد رژیم در پرونده اتمی با ویلیام برنز، معاون وزارت خارجه آمریکا در ژنو گفتگو کرد. این در حالی است که روز قبل از آن منوچهر متکی، وزیر امور خارجه رژیم بدون برنامه قبلی به واشنگتن سفر کرده که از برنامه کاری او خبری در دست نیست. اما منابع رسانه ای هدف متکی از این سفر را دیدار و مذاکره با مقامهای آمریکایی برآورد می کنند.رژیم جمهوری اسلامی که در آستانه برگزاری مذاکره با گروه 1+5 با افشا سایت مخفی اتمی اش در قم غافلگیر شده است، خود را در برابر یک تهدید واقعی از سوی جامعه بین الملل می بیند. از سوی دیگر، جنبش مردم ایران عرصه را در داخل چنان بر رژیم تنگ کرده است که برای خروج از این بحران دست به هر عملی می زند. اگر در گذشته رژیم ادعای اقبال مردم از خود را دستمایه گرد و خاک کردن در عرصه بین المللی قرار می داد و وانمود می کرد که بحران آفرینی آن از پشتیبانی داخلی برخوردار است، امروز دیگر همگان می دانند که این رژیم در داخل از هیچ مشروعیتی برخوردار نیست و مردم برای برچیدن بساط دجالگری عده ای آدمکش و ضد آزادی عزم خود را جزم کرده اند. به همین دلیل رژیم مجبور شده است تا در عرصه بین المللی با کوتاه آمدن و دادن امتیاز راهی برای برون رفت از بحران در داخل کشور پیدا کند. گفتگوی سعید جلیلی با ویلیام برنز و سفر متکی به واشنگتن نشانه های ترس رژیم از جنبش مردم ایران و پناه بردن آن به دامن آمریکاست. اینکه رژیم در این مذاکرات و گفتگوهای پشت پرده چه امتیازی خواهد داد و به صورت علنی چگونه آنها را انکار خواهد کرد از هیچ ارزشی برخوردار نیست. آنچه در این میانه قابل دیدن و ارزش است، قدرت جنبش اجتماعی مردم ایران می باشد که رژیم را در همه عرصه ها زمین گیر کرده است.