Sunday, September 27, 2009

علوم انسانی استخوانی در گلوی ولایت فقیه

یک مرد می تواند در هم کوبیده شود، اما نمی توانند او را شکست بدهند ، هیچ چیز نمی تواند عظمت دست یافته های او را بگیرند] « ارنست همتیگوی »

در طول سی سال حکومت جهل و خرافات با تفکر ات طالبانی نه تنها دانشگاهها را ، که جامعه را یک قرن به عقب بر گردانده اند از طرفی ، می خواهند مجددا ، با یک جراحی دیگر جنازه نیمه جان دانشگاهها را بر زمین زنند، راستش ، فاجعه اول از آن جا شروع شد که خمینی دانشگاهها را مر کز فساد اعلام کرد با این چنین تفکری درب دانشگاهها را بست و بدستور وی دست به تصفیه های گسترده زدند ، پسران و دختران را جدا کردند و رشته های تحصیلی را " مذکر و مونث " اعلام کردند و این دیدگاه را به جامعه کشاندند و اتوبوسها ی زنان و مردان براه انداختند تا دجالیت خود را به نمایش بگذارند .
خمینی ، تا آنجا پیش رفت که فتو ای جدا سازی بیمارستانها و بخش های مربوط را به وزارت بهداشت و درمان را صادر کرد و اعلام کرد که دکترای مرد حق معاینه زنان را ندارند و متخصص زنان باید مختص زنان باشد !در واقع خمینی می خواست مثل هر چیز دیگری پزشکی اسلامی درست کند و این آغاز فاجعه بود [1] فاجعه ای که جبران خسارات آن به سادگی میسر نیست .به همین منوال تفکرات خمینی زده همچون سرطان در سایر دانشکده ها ریشه دوانید و بنای اسلامی و تفکرات ایدئولوژیک در سایر رشته ها نهاده شد و بدین صورت مشکلات در جامعه نمایان شد و به درون جامعه ایرانی کشانده شد .دانشگاه اسلامی – مجلس اسلامی – اتوبوس اسلامی – آرایشگاه اسلامی – ساندویچ اسلامی و...
هنوز مردم از اسلامی شدن و سلسله مراتب آن نقس تازه نکرده بودند که خمینی به فکر صدور اسلام عزیز افتاد و با دخالت هایش در عراق باعث یک جنگ تمام عیار به مدت 8 سال شد که هزینه صد سال ، زندگی مردم را در تنور جنگ ایران و عراق ریخت و
در سال 1359 هم زمان با جنگ ،به بهانه " انقلاب فرهنگی " دستور بستن دانشگاه را صادر کرد ، زیرا وی دانشگاه را وابسته به غرب می دانست و به خاطر چنین تفکراتی ، بعد از بسته شدن دانشگاهها اعلام انحلال تمامی گروه های سیاسی را صادر کرد چون که آنها را وابسته به غرب می دانست با بستن دانشگاهها ( به مدت 3سال و اندی) دست به پاکسازی گسترده در سطح کشور زد ، اخراج گسترده استاد و استاد یاران دانشگاهها که هر کدام آنها سرمایه های کشور محسوب می شدند ، بدنبال اخراج آن " دُرهای " گرانبها و جایگزینی اراذل و اوباش در راس امور آموزش عالی و آموزش و پرورش و سپردن تربیت فرزندان بدست آنها باعث شد که بعد از سی سال ، هر روز رژیم را تار و مار تر کنند.[2]
در واقع انقلاب فرهنگی خمینی چیزی جز بی فرهنگی مطلق در دانشگاهها و بدنبال آن در کل جامعه نبود که ریشه هایش را در تفکرات فقهی باید جستجو کرد ، حال با گذشت 30 سال از آن ماجرا ، خامنه ای "فیل ش هوس هندوستان کرده " و می خواهد باز همان آشی که خمینی درست کرده است، شورترش کند، سوال این است ، کسانی که در دانشگاه تحصیل نکرده اند چگونه می توانند برای دانشگاه و دروس دانشگاهی تصمیم بگیرند ؟ چگونه می توانند ریشه های فساد را در دانشگاه جستجو کنند راستی خمینی کدام فرهنگی را در دانشگاهها جایگزین کرد که حالا خامنه می خواهد آن فرهنگ را مجددا بازسازی کند ، فرهنگ حزب الله ، که بجای علم و تحصیل حاکم شده است ؟ آنها با فرهنگ اسلامی ، فرهنگ سینه زنی و قمه زنی را در دانشگاه ها ترویج داده اند و میروند که دانشگاهها را به قبرستان تبدیل کنند[3] خلاصه اینکه ، « نتیجه انقلاب فرهنگی خمینی ،بیرون آمدن احمدی نژادها ، از دانشگاهها را در پی داشت !» خامنه ای در شرایطی به علوم انسانی گیر داده است ، که حضور مردم و دانشجویان را بطور گسترده در خیابانها کاملا حس کرده است ، او به خوبی می داند ، که چه عواقبی در انتظارش است می خواهد این زخم 30 ساله را مجددا باز کند و انقلاب فرهنگی دیگری را در دانشگاهها براه اندازد ، بعد از 30 سال فلاکت فرهنگی در حوزه علم و تحصیل تازه فیل سرکوب را به دانشگاهها فرستاده ولایت فقیه رژیم تازه یادش آمده است که این علوم انسانی است که جوانان ما را آگاه کرده است و شاید علت این همه نارضایتی در همین علوم باشد!
خامنه ای پدیده نوظهور در این قرن ، بعد از اینکه " سعید حجاریان " در دادگاههای فرمایشی به سران رژیم خط و خطوط را داد(خصوصا به خامنه ای) اعلام کرد، تعداد دانشجویان رشته های علوم انسانی بیش از حد است و به دنبال آن نداشتن کتاب و استادان کافی را دلیل بر ادامه ندادن دانشجویان در این رشته ، ذکر کرد ، به قول زیدی ، که می گفت ، شما کتاب کافی ندارید ، دانشگاههای دیگر دنیا مملو از کتابهای علمی است چرا وحشت دارید که از آن کتاب ها استفاده کنید ؟ ولی بلافاصله ته ذهن ش را بیرون می ریزد و می گوید بسیاری از رشته های علوم انسانی مبنی بر فلسفه هایی هستند که مبنایش مادی گری است ، مبنای ش حیوان انگار داشتن انسان است ، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است ، نداشتن نگاه معنوی به انسان و جهان است و غربی ها ، کتابهایی که نوشته اند نباید به جوانان خودمان تعلیم دهیم ، شکاکیت و تردید و بی اعتقادی به بیانی الهی و اسلامی و ارزش های خودمان را به جوانان منتقل کنیم ، این چیز مطلوبی نیست و...!
یکی نیست که بپرسد ، شما که ادعای خدایی ، بر روی زمین دارید چرا چند تا کتاب در این رشته ندارید ؟ و اگر ندارید (که همین طور است ) چرا از منابع خارجی و [reference] های آنها استفاده نمی کنید ؟ و وقتی منابع ندارید چرا دانشجویان را از ادامه این رشته باز می دارید ؟ از طرفی باید پرسید شما کدام رشته علمی را از تیر رس تفکر ارتجاعی خود مصون داشتید؟ همانطور که در بالا توضیح دادیم ،رشته های مهندسی و پزشکی هم این تفکرات در امان نمانند. [4]
رژیم ج. اسلامی در طول این سی سال تلاش کرده است ، همه چیز را اسلامی کند تا بتواند در مقابل اصطلاحات و مشابهات غربی و حتا ایرانی محصولات فقهی و اسلامی را جایگزین کند ، در ظاهر شاید توانسته باشد همه چیز را اسلامی کند از موشک های اسلامی تا دانشگاهها ی اسلامی ( دانشگاه امام حسین – الزهرا –امام صادق) و... ولی نتوانست فکر دانشجو را عوض کند ، دانشجویانی که تماما از صافی های گزینش عبور کرده اند ، خود هسته های مخالفت را در جامعه کاشته اند و این هسته ها هر روز در حال گسترش ند و می رود تا بیت خامنه ای را در هم پیچد .
خامنه ای بعد از گذشت سالها از انقلاب فرهنگی خمینی نمی تواند بفهمد علت این همه مخالفت با رژیم ولایت فقیه ش در کجا لانه کرده است ، می خواهد با اسلامی کردن علوم انسانی و حذف مباحث اصلی این علوم را خالی از محتوی کند او می خواهد افتضاحی دیگر را ببار آورد و روی تمامی انحرافات فرهنگی همچنان پای می فشارد انحراف از اصول انسانی که در واقع ، بنام دیگری آغاز شده است .
سید علی خامنه ای با زیرکی حساب شده و ضد انسانی می خواهد مغز جامعه را جراحی کند و همانطوری که خمینی تمام بدبختی ها را از دانشگاه می دانست حال جانشین خلف او می خواهد از آن پی روی کند .ولی تمامی تفکرات پشت ذهن او را دانشجویان خوانده اند دانشجویان می دانند مشکل خامنه ای با آگاهی است با روشنفکری جامعه است ، او نمی داند دانشجویان از میان ذهنی گرایی و عینی گرایی داده های عینی را بهتر می فهمند و حتا عده ای تلفیق این دو برای برون رفت از مشکلات زندگی را بهتر می فهمند ، تفکرات فقاهتی همچون خامنه ای می خواهند ارتباط مصنوعی و ساختگی میان عین و ذهن ایجاد کنند، در واقع مشکل چنین تفکری از نوع فقاهتی آن است که ایجاد فرضیه های بی پایه و اساس می کند که هرگز مورد استفاده در زندگی مدرن کنونی قرار نمی گیرد تا به یک نظریه معتبر در آید ، پس مشکل خامنه ای بطور عام و از طرفی فقاهت اسلامی بطور خاص با علوم انسانی است م نه اینکه تعداد دانشجوی علوم انسانی و نداشتن کتاب و... مشکل خامنه ای این است که علوم انسانی خاری در گلوی ولایت فقیه رژیم فاشیستی مذهبی شده است که به این بهانه ، می خواهد مجدد دست به تصفیه گسترده در دانشگاهها ی کشور بزند . و این موج بعد از باز گشایی دانشگاهها به روشنی پیداست .


[1] بخاطر اینکه کمبود های پزشک در جامعه جبران شود تعداد دانشجویان در هر دانشکده پزشکی را به 500 نفر رساند بدون اینکه توان های خود را در نظر بگیرد و این آغاز فاجعه بود که صدای استادان این رشته را در آورده بود و این اشتباه را در سایر رشته ها هم تکرار کرد .
[2] بعد از انقلاب فرهنگی پیش از دو سوم از استادان و استاد یاران از دانشگاهها یا اخراج شده اند و یا باز خرید شده اند که تعداد زیادی از آنها در حال حاضر در دانشگاههای آمریکا و اروپا به تدریس مشغولند .
[3] در بعضی از دانشگاهها احمدی نژاد این کار را کرده است
[4] در دانشگاه " مرکز علوم پزشکی طالقانی " یکی از استادان آناتومی که با نگارنده رابطه خوبی داشت پرونده دو نفر از دانشجویان را که در رشته دامپزشکی تحصیل میکردند به من نشان داد بعد گفت : آقای فلانی نگاه کن به ما گفته اند که این دو دانشجو را از رشته دامپزشکی به رشته پزشکی انسانی این مرکز انتقال دهیم ، هرچه گفته ایم امکان ندارد، آناتومی انسانی با حیوانی تفاوت دارد و... ولی ما را تخت فشار قرار داده اند و می گویند ، چرا شدنی است !

No comments:

Post a Comment